تاريخ: پنجشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۸۱
نام نویسنده: عباس سليمي نمين
زندگينامهاكبر هاشميرفسنجاني در سال 1313خ. در روستاي بهرمان از توابع رفسنجان متولد شد. در پنج سالگي به دليل نبود مدرسه در روستا به مكتب رفت. وي تا چهارده سالگي علاوه بر آموزش تحصيلات ابتدايي در كارهاي كشاورزي به پدرش ياري ميداد، سپس براي آموختن دروس حوزوي راهي قم شد و تحت نظر حضرات اخوان مرعشي كه از خويشاوندان به حساب ميآمدند تحصيل را آغاز كرد. بعد از چند سال به اتفاق محمدجواد باهنر كه او نيز در زمره شاگردان امام به حساب ميآمد مكتب تشييع را راهاندازي كرد. وي پس از رحلت آيتالله بروجردي و فراهم شدن زمينه مرجعيت آيتالله خميني در كنار ايشان به فعاليتهاي سياسي ادامه داد. در فروردين سال 1342 در پي يورش نيروهاي امنيتي به فيضيه، از جمله طلبههايي بود كه به سربازخانه اعزام شد. بعد از حوادث 15 خرداد از سربازخانه گريخت و به جمع علماي مهاجري كه به منظور دفاع از امام در تهران گرد آمده بودند پيوست. در پي شكست برنامه رژيم پهلوي براي اعدام امام در مقام مرجعي مقتدر، محبوب و بهرهمند از پشتيباني بيدريغ اقشار ميليوني مردم، زمينهاي براي شكلگيري تشكلي به نام «جمعيت اصلاح حوزه» فراهم شد. در پي تبعيد امام و قتل منصور در اسفند 1343 دستگير شد و به مدت پنج ماه در بازداشت به سر برد. در سال 1345 به سبب تحت تعقيب بودن، مدتي در تهران با آيتالله خامنهاي به طور نيمه مخفي زندگي كرد، اما در نهايت در تاريخ 20/8/1346 مجدداً دستگير و با وساطت آيتالله سيد احمد خوانساري آزاد شد. ادامه فعاليتها، سخنرانيها و روشنگريهاي وي موجب دستگيرياش در تاريخ 14/7/1350 ميشود و وي ماههاي نخستين از سال 1351 را نيز در زندان قزلقلعه پشت سر ميگذارد كه با فاصله اندكي از آزادي در رفسنجان بازداشت و پس از چند روز زنداني بودن در كرمان به قزلقلعه تهران انتقال مييابد و چهل و پنج روز در در زندان انفرادي ميماند. در سال 1353 نيز در سفري به نوق در رفسنجان دستگير و پس از حدود پنجاه روز آزاد شد. در سال 1354 دو سفر چند ماهه به خارج كشور داشت كه در جريان يكي از اين سفرها در عراق به ديدار امام نيز نائل آمد. وي در بازگشت از سفر دستگير شد و تا پاييز 1357 در زندان به سر برد و سرانجام در جريان اوجگيري نهضت اسلامي مردم ايران آزاد شد.در آستانة پيروزي انقلاب اسلامي به عضويت شوراي انقلاب درآمد و در سال 1358 معاونت وزارت كشور را نيز به عهده گرفت. آقاي هاشمي رفسنجاني در اولين دوره انتخابات مجلس به نمايندگي از طرف مردم تهران انتخاب شد و از سوي نمايندگان ملت مسئوليت رياست مجلس را به عهده گرفت.ايشان در همين حال به عنوان يكي از اعضاي شوراي عالي دفاع محسوب ميشد. وي در سال 1362 به عنوان مسئول عمليات جنگ از سوي امام برگزيده شد كه تا پايان جنگ اين مسئوليت را به عهده داشت.آقاي هاشميرفسنجاني در سال 1368 در پنجمين دوره انتخابات رياستجمهوري از سوي مردم برگزيده شد و براي دو دوره در اين سمت باقي ماند. ايشان هماكنون رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام را برعهده دارد.
نقد ونظر دفتر مطالعات و تدوين تاريخ ايران
«پس از بحران» عنوان كتابي است كه فهرستوار به فعاليتهاي روزمره جناب حجتالاسلاموالمسلمين هاشمي رفسنجاني در سال 61 اختصاص يافته است. اين كتاب هرچند اشارهوار و حتي در مواردي هشيارانه با ايهام عملكردهاي رسمي و غيررسمي جناب آقاي هاشمي را در معرض قضاوت خوانندگان قرار ميدهد، اما در مجموع از آنجا كه منبعي مناسب و تا حدودي منحصر به فرد براي درك و تصور حجم مسائل و مشكلات متنوع دوران پس از بحرانهاي اوليه و سالهاي استقرار يافتن نظام است، ميتواند براي نسلهاي آينده و محققان بسيار ارزشمند باشد.به طور كلي «پس از بحران» براي معرفي يكي از شخصيتهاي برجسته انقلاب در سال 61، سه دسته فعاليت آقاي هاشميرفسنجاني را منعكس ميسازد: 1- فعاليتهاي خانوادگي و شخصي 2- امور مربوط به مسئوليتهاي رسمي 3- فعاليتهاي پشت صحنه سياسي كه اصطلاحاً امروز به آن «لابي» گفته ميشود. هرچند برخي ناقدان معتقدند جناب آقاي هاشمي در اين كتاب به برخي مسائل ريز خانوادگي و غيرضروري پرداخته، اما بايد اذعان داشت جماعت عظيمي شامل نيروهاي غيرسياسي جامعه، از اين زاويه به مطالعه كتابهاي تاريخي و خاطرات شخصيتهاي برجسته مي پردازند و اين وجه از خاطرات براي آنها بسيار جذاب است. به عبارت ديگر، آنها مايلند با شخصيتهايي كه به صورت رسمي از طريق رسانهها ارتباط برقرار كرده و از طريق اين رابطه خشك رسمي، تصويري از آنها در ذهن خود ساختهاند، ارتباطي واقعيتر داشته باشند و به اين ترتيب بتوانند به حوزههايي ناپيدا از زندگي خصوصي مسئولي كه سالها برايشان نماد قدرت، مديريت و ... بوده وارد و بدون واسطه با روابط خانوادگي و سلائق و ذوقيات او آشنا شوند. فعاليتهاي دولتي و رسمي آقاي هاشمي را در اين سال گرچه ميتوان در قالب دو مسئوليت عمده رياست مجلس و مديريت كلان دفاع مقدس آورد، اما مسئوليتهاي متعدد و متنوعي نيز به تبع اين دو مسئوليت كليدي متوجه ايشان بوده است كه خوانندگان ميتوانند با مرور خلاصه تقديمي، به تنوع آنها پي برند. به عنوان نمونه مديريت دفاع در برابر قواي مهاجم تحت حمايت بيگانگان كه بخش اعظم امكانات و نيروهاي انساني كشور را به خود معطوف داشته بود، وظيفه خطيري را در ابعاد سياسي، نظامي، اقتصادي و بينالمللي متوجه اين شخصيت ميكرد. فهرست فعاليتهاي روزمره آقاي هاشمي تا حدودي روشن ميسازد كه ايشان هر روز ميبايست به چه اموري به صورت تعيين كننده ميپرداخت و براي آنها طرح و برنامه ارائه ميداد.برمبناي مندرجات اين كتاب، فعاليتهاي پشت صحنه در كنار فعاليتهاي رسمي و تعريف شده نيز حجم قابل توجهي از وقت جناب آقاي هاشمي را به خود اختصاص داده است. اين نوع فعاليتها بعضاً به عنوان حلقة وصل بين رهبري و مديريت مياني معنا مييابد، اما مواردي را نيز ميتوان سراغ گرفت كه به قصد تأثيرگذاري غيرملموس بر رهبري نظام پي گرفته ميشد، هرچند عمدتاً نتيجه مورد نظر را به دنبال نداشته است. خوشبختانه جناب آقاي هاشمي صادقانه به بيان مجمل پارهاي از اين گونه موارد ميپردازد وبه خوبي امكان قضاوت را براي خوانندگان فراهم ميآورد. همين صراحت موجب شده كه ايشان يك سري روابط و فعاليتهاي غيرتعريف شده را نيز بازگو كند. هرچند اين بخش از فعاليتهاي سياسي رياست محترم وقت مجلس براي نيروهاي معمولي جامعه داراي جاذبه و معناي چنداني نيست، اما به طور قطع سرنخهاي خوبي براي محققان و تاريخنگاران خواهد بود كه با پيگيري آنها به كشف حقايق بيشتر و زواياي غيرمكتوب تاريخ معاصركشورمان بپردازند.اين كتاب همچنين در كنار نقاط مثبت آن (كه همان ترسيم خدمات شايسته آقاي هاشمي به عنوان يكي از عناصر مورد اعتماد رهبر انقلاب است) و برخي عدم هماهنگيها و اختلاف بينشهاي تأثيرگذار بر روند امور را نيز به تصوير ميكشد. براي نمونه آنچه مربوط به مديريت جنگ ميشود خواننده را در مقابل اين سئوال قرار ميدهد كه از ديدگاه نويسنده چه كساني موضع تندروانه در مورد ادامه دفاع مقدس داشتهاند و چه كساني نگاه واقعبينانه؟ اما به طور قطع اين قضاوت را ميتوان در ميان خوانندگان به وفور يافت كه در اين مقطع تمركز مديريت سياسي جنگ و فرماندهي نظامي آن در يك فرد، نگرانيهايي را در نيروهاي دلسوز كشور به ويژه رزمندگان موجب ميشده است، هرچند براي ريشهيابي اين نگراني، در«پس از بحران» دلائل خاصي را نخواهند يافت. بنابراين، به هر دليلي همواره در واكنش به فعاليتهاي غيرنظامي مديريت جنگ، اين نگراني خودنمايي ميكند كه مبادا تلاشي براي رقم زدن سرنوشت جنگ با توسل به قواعد جاري در نظام بينالملل در شرف تكوين است. شرائط به نوعي است كه حتي دقت و قاطعيت امام در كنترل برخي تمايلات و نظرات تضعيف كننده روحيه رزمندگان نيز نميتواند رفع نگراني و تشويش كند و اين نگراني توسط قشرهاي مختلف (نمايندگان مجلس، فرماندهان نيروهاي مسلح، رزمندگان و ...) به كرات به جناب آقاي هاشمي گوشزد ميشود. همچنين اين كتاب برخي رگهها را به نمايش ميگذارد كه در آن ايام زمينههاي كمرنگ كردن دقتنظرها و توصيههاي رهبري نظام نسبت به رشد توجه مسئولان سياسي به امور شخصيه را فراهم آورده است، هرچند در آن هنگام زاويه ايجاد شده ناچيز به نظر ميرسد، اما گذشت ايام پديده مخاطرهآميزي از آن ساخت. بيترديد نگارش خاطرات حتي به صورت فهرستوار در آن شرائط بسيار سخت سياسي كه از هر سو مشكلات بر سر مسئولان سياسي آوار شده بود، نشان از شخصيت قوي و منضبط نگارنده دارد، هرچند عدم پشتيبانيهاي لازم از اين همت والا در زمان چاپ، موجب بروز خطاهايي شد كه البته از ارزش اثر نميكاهد، اما آن زحمات را به صورت درخور به بار نمينشاند. دفتر مطالعات و تدوين تاريخ ايران، مطالعه اين اثر را به محققان و مشتاقان اطلاع يافتن از وقايع بسيار فشرده و پيدرپي در دو دهه گذشته، توصيه ميكند و معتقد است قشرهاي مختلف قادر خواهند بود از اين طريق درك خود را از انقلاب عميقتر سازند كه در نهايت گامي خواهد بود براي زدودن فاصلههاي ايجاد شده، بويژه بين نسل جديد و نسل پديدآورنده تحولات سالهاي نخستين انقلاب.