تاريخ: شنبه ۱۰ شهريور ۱۳۸۶
نام نویسنده: عباس سليمينمين
اعوجاج در دشمنشناسي
در بررسي سير مبارزات ملتها براي دستيابي به شرائط بهتر و رفع سلطه بيگانه و دست نشاندگان آنها، نكته بسيار حائز اهميت و موثر، شناخت دقيق اولويتها در مقابله با تهديدات است. هر جامعهاي با عوامل خطرآفرين بسياري مواجه است كه ميتواند استقلال و حاكميت ملي آنرا به خطر اندازد اما نبايد فراموش كرد جامعهاي در اين وادي موفق ارزيابي خواهد شد كه به درستي بتواند تقدم و تاخر را در مقابله با اين تهديدات لحاظ نمايد. به عبارت ديگر تشخيص اولويتها براي متمركز كردن امكانات جهت رفع نگرانيهاي عاجل، بخشي از موفقيت به حساب ميآيد. شناخت مسائل اصلي و فرعي در اين مسير را دشمن شناسي ميخوانند. بسياري از ملتها به دليل نداشتن رهبران هوشمند نتوانستند تهديدات فرعي را از اصلی تميز دهند و اين امر موجب هرز رفتن توانمنديهاي جامعه و عدم توفيق در مبارزات شد. در اين ميان جرياناتي ناآگاهانه و يا هدايت شده توسط دشمن اصلي، تلاش كردهاند تا در دشمنشناسي مردم اخلال نمايند. در تاريخ مبارزات ملت ايران عليه استبداد و حاميان خارجياش، جريان انجمن حجتيه از جمله گروههايي بود كه سعي داشت ضمن نفي مبارزه با دشمن اصلي، نيروهاي جوان و دلسوز جامعه را به سوي مقابله با بهائيت سوق دهد. در حالي كه اين فرقه را از ابتداي پيدايش در ايران نميتوانيم مستقل از سلطهگران انگليسي ارزيابي كنيم. آنگونه كه شواهد فراواني بر آن دلالت دارد در دوران پهلوي اول، لندن و ديكتاتوري رضاخاني به شدت از اين فرقه حمايت ميكردند. در دوران پهلوي دوم، واشنگتن و اسرائيل نيز به جمع حاميان فرقهسازي پيوستند. بنابراين اگر حتي بهائيت را در آن ايام تهديدي ميپنداشتيم ميبايست با سلطه حاميان آن در ايران مقابله ميكرديم تا بساط تفرقه افكنيها پايان يابد كمااينكه با دشمنشناسي دقيق رهبري نهضت اسلامي اينگونه شد.
متاسفانه انجمن حجتيه براي مقبوليت دادن به اين انحراف در دشمنشناسي بحثي را مطرح ميكرد و آن اينكه در زمان غيبت معصوم (ع) به هيچ وجه تلاشي براي نفي سلطه بيگانگان و مبارزه با استبداد نبايد صورت داد. در صورتي كه مردم اين تفكر انحرافي را ميپذيرفتند به اين معني بود كه از يك سو دست استعمارگران در ايران كاملاً براي فرقهسازي و تفرقهافكنيهاي متنوع باز بماند و از ديگر سو هر نوع فساد ديگري را بتوانند در ايران ضمن غارت منابع خدادادي ترويج كنند. تئوري فكري انجمن حجتيه تبعات بسيار مخربي در جامعه داشت كه اولين آن مشروعيت بخشيدن به سلطه صهيونيستها و كفار بر يك كشور اسلامي بود. شايد گفته شود سكوت انجمن در قبال سلطه صهيونيستها و حاميان آنها به معني تائيد، مماشات و حتي نوعي همزيستي مسالمتآميز با آنها نبوده است بلكه از اينرو كه توان مقابله با استبداد و حاميان خارجي آن را نداشتند جوانان را دعوت به پرهيز از مقابله با اين قدرتهاي سركوبگر ميكردند. بايد گفت حتي اگر انجمن اذعان ميداشت كه به دلايل مختلف ازجمله عدم آمادگي براي پرداخت هزينه مبارزه، صرفاً ميخواهد با يک پديده كم خطر (يعني يك مسئله فرعي) مبارزه كند چندان مشكلي نبود. متاسفانه اين جريان براي توجيه عملكرد انحرافي خود با اتكا به برخي روايات سست، دوران غيبت حضرت حجت (عج) را دوران سكوت در برابر گردن كشيهاي ضد بشريت و فساد آنها در ميان ملل اسلامي معرفي كرد. هرچند امروز گسترش سلطهطلبي آمريكا و صهيونيزم در لبنان، فلسطين، عراق، افغانستان و... از طريق حضور نظامي، سستي مباني تفكري اين جريان را كاملاً روشن ساخته است زيرا حتي متحجرترين نيروهاي مذهبي نيز معتقد نيستند كه بايد دست روي دست گذاشت و زمينه را براي تسلط طولاني مدت اسرائيل و آمريكا بر چاههاي نفت عراق و ... فراهم ساخت. در چنين شرايطي كه دشمنان جهان اسلام مجبور گشتهاند براي حمايت از اسرائيل مستقيماً چنگ و دندان نشان دهند و ملتهاي منطقه هر روز بيش از گذشته به دشمنشناسي دقيق نزديك ميشوند و نفرت از صهيونيسم و حاميانش چون آمريكا و انگليس به شدت رو به فزوني است، باز هم انجمن حجتيه در مسير ايجاد انحراف در شناخت دشمن حركت ميكند. فراموش نكردهايم كه بلافاصله بعد از پيروزي انقلاب اسلامي كه به بساط فرقهسازيها و غارت منابع ملي پايان داد، انجمن حجتيه مبارزه خود را متوجه ماركسيزم كرد و همچون ساير نيروهاي غربگرا اينگونه وانمود ساخت كه تهديد اصلي از جانب بلوك شرق است در حاليكه ملت ايران علاوه بر زخمهاي تاريخي كه از سلطه غرب بر تن خويش داشت يك روز نيز از دشمنيهاي آمريكا در بعد از انقلاب در امان نبود. آنگونه كه بعدها كاملاً روشن شد تمامي برنامههاي تجزيهطلبانه در كردستان، خوزستان، سيستان و بلوچستان، آذربايجان و... توسط آمريكائيها هدايت ميشد. حتي اين كشور گروههاي به ظاهر چپگرايی را راهاندازي كرد تا مردم نتوانند چهره واشنگتن را در پشت اينگونه اقدامات تجزيهطلبانه ببينند. در اين شرائط انجمن حجتيه ميكوشيد تا دشمن اصلي ملت ايران را بلوك شرق معرفي كند. خوشبختانه هشياري ملت ايران در آن مقطع مانع از تأثيرگذاري اين جريان بر دشمنشناسي شد. اما ظاهراً تلاش براي ايجاد اعوجاج در دشمنشناسي متوقف نشده است. انجمن حجتيه اين روزها تمام توان خود را براي تهديد معرفي كردن اهل سنت به كار بسته است و تلاش ميكند اينگونه القا نمايد كه اگر از اهل سنت غافل شويم آنها به عنوان دشمن اصلي ميتوانند مشكلاتي جدي براي كشور به وجود آورند.
البته نبايد فراموش كرد همزمان در ميان ساير كشورهاي مسلمان (اهل سنت) دستهايي در كار است تا شيعه به عنوان تهديد اصلي معرفي شود و آشكارا شكلگيري هلال شيعي را در دل خاورميانه، مسئله اصلي و عمدهترين عامل نگراني معرفي ميكنند تا ملتهاي مسلمان از صهيونيزم و آمريكا غافل شوند.
به طور قطع اين برنامهها از جمله آنچه انجمن حجتيه در ايران انجام ميدهد يكي از اميدهاي جدي امروز براي غرب است. اگر چنين برنامهاي براي تشديد اختلافات ميان شيعه و سني به حاصل نشيند يك فرصت استثنايي براي استعمارگران ايجاد خواهد كرد. هرچند روند تحولات در جهان اسلام نشان ميدهد كه اينگونه برنامهها نميتواند جلو رشد آگاهيها را بگيرد اما خوف آن ميرود تا اين اقدامات براي ايجاد تفرقه هر روز به ابزارهاي كريهتري متوسل شود. به كلام ديگر كساني كه سعي ميكنند مراسم توهينهاي سخيف به خلفا را ترويج كنند و براي ايجاد دشمنيها، از اينگونه مراسم مستنداتي تهيه و در ميان اهل تسنن پخش كنند ميتوانند به حركتهاي زشتتري نيز روي آورند. اگر اعمال گردانندگان اين گونه مراسم- كه از دينداري بسيار بدور است- مستقيماً متاثر از تفكرات انجمن حجتيه نباشند بايد اذعان داشت دستکم متاثر از اعوجاجاتي است كه اين انجمن در دشمنشناسي ايجاد ميكند.
در آستانه سالگرد ميلاد حضرت حجت(عج)، جا دارد جرياناتي كه به نام انتظار ظهور منجي براي حاكميت حق، در جهت حاكميت دشمنان اسلام بر جوامع اسلامي حركت كردهاند، فرصت را غنيمت شمرده و به تامل در آثار و نتايج اعمال خود بپردازند و اطمينان داشته باشند همانگونه كه تلاش براي انحراف در دشمنشناسي ملت ايران نتوانست نتيجهبخش باشد امروز نيز اقداماتي كه با هدف ايجاد تقابلهاي انحرافي در ميان ملل اسلامي صورت ميگيرد، حاصلي نخواهد داشت. بیترديد از آنجا كه متاثر از ميراث بنيانگذار انقلاب اسلامي، در شرايط كنوني ملتهاي مسلمان خطر صهيونيزم جهانی را بيش از هر زمان ديگر مورد توجه خود قرار دادهاند، صفوف خود را در برابر اين دشمن مشترک متحدتر از هميشه خواهند ساخت.