تاريخ: سه شنبه ۱۳ دي ۱۳۸۴
نام نویسنده: عباس سليمينمين
جناب آقاي قوچاني
سردبير محترم روزنامه شرق
باسلام، ضمن تشكر از چاپ آخرين جوابيه اينجانب (هرچند با تأخير نزديك به يك ماه و نيم) به مطالبي كه در ارتباط با كتاب «در جستجوي صبح» انتشار يافته بود، نكاتي را لازم به ذكر ميدانم.
1- همانگونه كه قطعاً به ياد داريد به دنبال حذف نيمي از نقد اينجانب به مصاحبه آقاي احسان نراقي، طي جلسهاي در روز يكشنبه 23/12/83 كه ميهمان جنابعالي در روزنامه شرق بودم، پس از حدود چهار ساعت بحث در حضور مسئولين برخي از سرويسها از جمله آقاي احمد غلامي دبير محترم سرويس فرهنگي روزنامه، ضمن پذيرفتن به خطا رفتن روزنامه در سانسور بخش مربوط به فراماسونري، اعلام داشتيد كه منبعد هيچگونه دخل و تصرفي در مطالب اينجانب براي چاپ در روزنامه شرق به عمل نياوريد.
2- مشاهده تكرار سانسور بخش مربوط به فراماسونها و جعل سند توسط آقاي جعفري در روزنامه شرق مورخ 12/10/84، مجدداً موجب تعجب و تأسف اينجانب گرديد. انتظار داشتم دستكم بدانم چه ايرادي بر مطالب حذف شده، وارد دانستهايد؟ آيا حذفيات مزبور مشتمل بر توهين، افترا، ادبيات نامناسب و ... بوده يا مسائل ديگري در ميان است كه از آن بياطلاعم؟
3- حذف مطالب تبيينگر موقعيت فراماسونري و چهرههاي برجسته آن در ايران در نقد مربوط به آقاي احسان نراقي و سپس در نقد مدعيات آقاي جعفري، و كتاب «در جستجوي صبح» بيترديد ابهامات جدي را دامن ميزند كه بنا ندارم در اين زمينه قضاوتي را به عمل آورم. اما مشتاقانه در انتظار شنيدن دلايل سانسور مطالب مربوط به يهودي بودن افراد فراماسونري كه ستوننويس محترم شرق از آنان به نيكي ياد كرده بود، هستم. از آنجا كه دلايل ارائه شده در زمينه يهودي و بهايي بودن اين فراماسونها از اسناد متمايل به همين جريانات بود، لذا در صورتي كه نسبت به استنادات مزبور اشكالي وارد ديديد ميتوانستيد درخواست اصل اسناد را بنماييد. البته كپي برخي اسناد، خدمت جنابعالي ارائه شده بود كه متأسفانه اجتناب از چاپ كليشه آن، برتعجب اينجانب افزود.
4- جناب آقاي قوچاني، اگر روزنامه شرق اين فرصت را براي جريانات فراماسون و روتاري فراهم ميآورد تا به تطهير افرادي چون تقيزاده، فروغي و حكمت و ... حتي افراد درجه چندم اين تشكلها چون آقاي جعفري برآيند، چرا نميبايست اين امكان را براي نقدهاي محدود و روشنگر فراهم آورد؟! همانگونه كه حضوراً به عرض عزيزان حاضر در جلسه مذكور رسيد، هرگز قادر نخواهيم بود نام خود را روشنفكر گذاريم در حالي كه يكجانبه مخاطبين خود را به عرصهاي خاص سوق ميدهيم. اگر با ما موافقيد كه همهجانبهنگري و افزايش تحمل انديشه و اظهارنظر مخالف، تنها راه حل مشكلات فكري و فرهنگي جامعه روشنفكري و سياسي ما است چرا در عمل به آن پايبند نيستيد و به شيوههاي مختلف تكسونگري را ترويج ميكنيد.
مطمئن باشيد مخاطبيني كه با دستكاري در واقعيتهاي تاريخي به يك سو سوق يابند همواره در مواجهه با فريبهاي ديگر نيز از بنياني متزلزل برخوردار خواهند بود. بگذاريد اگر روشنفكران مخاطب روزنامه شرق مايلند عناصري چون فروغي و تقيزاده را به عنوان اسوه در تاريخ معاصر بشناسند، دستكم از وابستگيهاي سياسي آنان به محافل وابسته به بيگانگان و به ويژه محافل صهيونيستي مطلع شوند.
در خاتمه مجدداً از اينكه در همين حد تحمل شنيدن اظهارنظر مخالف را داريد از شما سپاسگزارم و اميدوارم انتظار اطلاع از دلائل سانسور بخشهاي كليدي نقد تقديمي را بر من طولاني نفرمائيد.