آدرس: تهران - خيابان جنت آباد جنوبی - كوچه ریاحی- پلاك 55 - واحد 1- دفتر مطالعات و تدوين تاريخ ايران. تلفن: 44617615 فكس: 44466450 ايميل: i n f o @ i r h i s t o r y .ir
جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳
  
      
 
 جستجو  
 عضویت در خبرنامه  - لغو
  
 
     يادداشتها و مقالات:  
 
 
پيام سريال نرگس چه بود؟
  تاريخ: دوشنبه ۳ مهر ۱۳۸۵
نام نویسنده: مسعودرضائي
 
    سريال نرگس پس از 68 قسمت به اتمام رسيد. ضمن تشکر از زحمات دست‌اندرکاران اين سريال، نکاتي پيرامون آن بيان مي‌گردد.
1- اين سريال توانست توجهات بسياري را در جامعه به خود معطوف دارد تا جايي که خود را در رده يکي از پربيننده‌ترين سريالهاي تلويزيوني قرار داد. البته در اين زمينه بايد به پخش هر شب آن نيز توجه داشت. به طور کلي سريالهاي به اصطلاح شبانه، به خودي خود از اين قابليت برخوردارند که بسرعت طيف گسترده‌اي از بينندگان تلويزيون را به خود جلب نمايند بويژه آن که از موضوع داستاني جذابي نيز برخوردار باشند. پيش از اين ديگر سريالهاي شبانه بويژه طنز نيز توانسته بودند چنين طيف وسيعي از مخاطب را به خود جذب کنند. سريالهاي شبانه ماه مبارک رمضان نيز از چنين قدرت جذبي برخوردارند. به همين دليل سريالهاي شبانه توان و قابليت بالايي در حوزه فرهنگ سازي دارند؛ چيزي که در سريالهاي هفتگي و يا فيلمهاي سينمايي، با اين شدت و عمق نفوذ مشاهده نمي­شود. اين ويژگي بايد موجب شود تا حساسيت ويژه­اي در مورد اين سريالها در مراحل پيش از توليد اعمال گردد و لذا مسئوليت سنگيني در اين زمينه متوجه مسئولان سازمان صدا و سيما مي­باشد. درواقع قبل از آغاز ساخت اين گونه سريالها – چه در حوزه طنز و چه در حوزه­هاي خانوادگي و اجتماعي – بايد موضوع اصلي داستان، نقطه آغاز و انجام، سير حوادث و اتفاقات، شخصيت پردازيهاي مثبت و منفي و نهايتاً پيامهاي اخلاقي، اجتماعي و ... آن بدقت مورد بررسي قرار گيرد. فراموش نبايد کرد که «آب رفته را نمي­توان به جوي بازگرداند.»
2- هيچ شکي در اين نيست که «يکي» از ملاکهاي موفقيت يک برنامه توليدي، بالا بودن درصد بينندگان آن است و هرگز نبايد از اين ملاک در هر برنامه­اي غفلت کرد. خوشبختانه سريال نرگس در اين ملاک توانست به حد بالايي از موفقيت دست يابد. اما آنجه در اين زمينه خطرآفرين است اين که بتدريج، اين ملاک به عنوان «تنها» و يا برجسته­ترين ملاک موفقيت يک برنامه توليدي مورد لحاظ واقع شود. بوضوح پيداست که دست­اندرکاران ساخت يک برنامه و نيز مسئولان صدا و سيما، تمايل زيادي دارند تا اين ملاک را هرچه برجسته­تر ساخته و در زير سايه آن، توانمندي، لياقت و مديريت خود را جشن بگيرند. شکل­گيري نوعي سيستم «خودتشويقي» در صدا و سيما بلافاصله پس از اتمام هر مجموعه، جلوه­اي بارز از اين تمايل است. اگر خداي ناکرده روزي ملاک درصد بيننده بتواند خود را در جايگاهي انحصاري و يا موقعيتي که قادر باشد براحتي ديگر ملاکها را تحت­الشعاع قرار دهد، تثبيت کند، يقين آن روز نقطه آغاز انحطاط صدا و سيما خواهد بود.
براي پرهيز از وقوع چنين حادثه تلخي، بايد در چارچوب يک نظام جامع ارزيابي، ملاکهاي ارزيابي يک برنامه دقيقاً تعريف شده و مرتبه و جايگاه هر يک مشخص گردد و البته به اطلاع مردم نيز رسانيده شود تا علاوه بر کارشناسان، جامعه نيز در ارزيابيهاي خود از يک برنامه، مدلي صحيح و کارآمد را در اختيار داشته باشد.
از سوي ديگر بسط و توسعه سيستم خودتشويقي در صدا و سيما، گذشته از اثرات زيانباري که بر محتواي برنامه­هاي توليدي مي­گذارد، بر کيفيت فني و تکنيکي آنها نيز اثرگذار خواهد بود. سريال نرگس علي رغم ضعف و نقصانهاي متعدد موجود در فيلمنامه آن، در طول زمان پخش و نيز بلافاصله پس از اتمام، مورد تشويق مسئولان صدا و سيما قرار مي­گيرد. اين مسأله مسلماً از ديد تهيه کنندگان و کارگرداناني که با اين سازمان ارتباط کاري دارند پوشيده نمي ماند و آنها بخوبي به سطح توقعات و انتظارات موجود پي مي­برند.
3- با توجه به ويژگي فرهنگ سازي سريالهاي شبانه، سوال اين است که پيام اخلاقي و اجتماعي اين فيلم چه بود؟ جا دارد مسولان صدا و سيما و نيز تهيه کنندگان و دست­اندرکاران اين فيلم، مستنداً به آنچه در اين فيلم به نمايش درآمد و از نظر بينندگان پرشمار آن گذشت، به تشريح پيامهاي آن بپردازند. اما در اينجا نيز به مواردي اشاره مي­شود:
الف- نسرين و بهروز در خيابان با يکديگر آشنا شده و پنهان از چشم خانواده­هايشان بين آنها به اصطلاح يک عشق خياباني شکل مي­گيرد. اگرچه در ابتدا تصويري نسبتاً منفي از اين عشق و رابطه، ارائه مي­گردد اما بتدريج به روند مثبتي سوق يافته و به هر تقدير به ازدواج منتهي مي­شود. از سوي ديگر هرچند که اين زوج جوان پس از مدتي با مشکلاتي مواجه مي­شوند اما اين مسأله به هيچ وجه ريشه در عشق خياباني آنها ندارد بلکه معلول عوامل ديگري است که مي­توانست وجود نداشته باشد. بنابراين در مجموع، هيچ خدشه­اي به اصل شکل­گيري روابط پنهاني دختر و پسري در خيابان وارد نمي­آيد و بلکه چنين مي­نمايد که اين گونه روابط نيز مي­تواند به مسيري صحيح و منطقي بيافتد.
ب- اگر مشکلات موجود بر سر راه نسرين و بهروز ناشي از نفس عشق خياباني آنها نيست، پس چه عاملي باعث مشکل آفريني در زندگي آنها مي­شود؟ اين مسأله را بايد در درون خانواده­هاي دو طرف جستجو کرد. در خانواده نسرين، پدر فوت شده و در قيد حيات نيست. نسرين، برادر هم ندارد. مادر و خواهر نسرين در پي آگاهي از روابط او با بهروز، به گونه­اي عاطفي و نيز همراه با خردمندي او را به مسير صحيح راهنمايي مي­کنند؛ ابتدا دست کشيدن از اين نوع ارتباط و سپس سوق دادن او به سمت ازدواج. بهروز، خانواده­اي دارد متشکل از  پدر، مادر و دو خواهر. مادر بهروز احساسات فرزندش را درک مي­کند و با او همراه مي­شود. خواهرانش نيز کمابيش همينطور. اما در اينجا، تنها يک مشکل بروز مي­کند و آن «پدر» بهروز است. او ديکتاتور بزرگي است که بي­توجه به احساسات و عواطف پسرش، فقط در آرزوي اعمال ديدگاهها و خواسته­هاي خود است که عمدتاً نشأت گرفته از عقده­هاي دوران کودکي و نوجواني­اش مي­باشد و هيچ مخالفت و مقاومتي را هم در برابر خود برنمي­تابد. بنابراين سد بزرگي در پيش روي اين دو جوان قرار مي­گيرد.
ج- پدر بهروز در واقع تنها «پدر» حاضر در اين سريال است. پس از فوت مادر نسرين، نرگس علاوه بر خواهري، نقش پدر و مادر نسرين را هم عهده­دار مي­شود. عموي نرگس و نسرين هيچگاه در جايگاه پدر آنها قرار نمي­گيرد و حتي در هيچ صحنه­اي همراه فرزندان خودش نيز مشاهده نمي­گردد و لذا ذره­اي گام از نقش «عمو» آنسوتر نمي­گذارد. پدر شقايق – همسر اول احسان – نيز نقشي کاملاً حاشيه­اي دارد و در متن فيلم حاضر نيست. حتي احسان هم گويا پدر ندارد و هنگام خواستگاري از نرگس، فقط نام و يادي از مادرش مي­شود.
د- اگر پدر بهروز ­به ­مخالفت­ با او برنخاسته بود ودوستي و سپس ازدواج بهروز و نسرين را مي­پذيرفت، همه چيز به خوبي و خوشي مي­گذشت و هيچ مسأله و مانعي براي به فرجام رسيدن آن عشق خياباني وجود نداشت اما پدر از سر خودخواهي و اشتباه­کاري به مخالفت برمي­خيزد و کارشکني مي­کند وبدين ترتيب کشاکشي ميان پدر و پسر درمي­گيرد. در اين کشاکش، به گونه­اي کاملاً واضح و روشن پدر بکلي ناحق و پسر بکلي برحق است. طبيعتاً اين آرزو در دل بينندگان شکل مي­گيرد که يا پدر به خطا و اشتباه خود پي ببرد و دست از مداخلات خودخواهانه بردارد و يا به هر نحو، پسر بر پدر جبار و زورگوي خود فائق آيد. اين آرزو نزديک به يک ماه، هر شب در دل بينندگان موج مي­زند. اما برخلاف انتظار و آرزوي عمومي، بهروز شکست مي­خورد و علي­الظاهر تن به خواسته پدر خويش مي دهد. موجي از لعن و نفرين نثار پدر مي­شود.
­ه- آن عشق خياباني که اينک تبديل به يک عشق پاک و مقدس شده است، در آستانه فروپاشي قرار مي­گيرد. ديکتاتوري پدر و ضعف شخصيت پسر، عامل به وجود آمدن اين تراژدي است. بخشي از نفرت عمومي که گريبانگير پدر بود، اينک گريبان پسري را هم که از خود ضعف نشان داده و سپس بي­وفايي پيشه کرده و چه بسا به انحرافات اخلاقي نيز آلوده شده است، مي­گيرد. در اين ميان نسرين ابتدا سرسختانه پايداري مي­ورزد و خود را به آب و آتش مي­زند. نرگس، بزرگترين حامي و پشتيبان اوست. جالب اين که در چنين هنگامه­اي، چندان خبري از عمو و احسان هم نيست. نسرين آنچه رسم وفاداري است را به جا مي­آورد و در نهايت راه جدايي از بهروز را در پيش مي­گيرد. هيچکس به خاطر اين کار او را سرزنش نمي­کند، بلکه تحسين هم مي­نمايد. لعن و نفرينها متوجه آن پدر و اندکي هم آن پسر است.
و- در اين ميان يک مسأله بسيار مهم وارد داستان مي شود. شوکت؛ پدري که آن همه سختگيري درباره پسرش داشت و به هرترتيب ممکن مي­خواست او را در چارچوبي که «خانواده» برايش تعيين مي­کند نگهدارد، خود به هيچ وجه پايبند اصول خانوادگي نيست بلکه عياش هوسراني است که «چون به خلوت مي­رود آن کار ديگر مي­کند». در واقع خانواده براي شوکت تنها پوششي است براي ارضا کردن عقده­هاي فروخورده خود و حفظ سلطه بر همسر و فرزندان. با از پرده برون افتادن حقايق، خانواده دچار تلاطم شده و به سوي فروپاشي پيش مي­رود اما وضعيت جديد تنها به ضرر پدر است چراکه ضعيف شدن پيوندها و بنيان خانواده، صرفاً به سقوط پدر از جايگاه مقتدرانه خود مي­انجامد و ناگهان تبديل به موجودي ضعيف، منفعل و گوش به فرمان مي­شود؛ مردي که موش شد! از سوي ديگر با سست شدن خانواده و پيوندهاي دروني آن، همسر شوکت و زن خانواده که تا پيش از اين در موضع ضعف و فرمانبري قرار داشت، به عنصري متکي به خود، مستقل و داراي موضع برتر تبديل مي­شود؛ تولدي دوباره! اين روند تا جايي ادامه مي­يابد که در مراحل بعد، زن حتي اجازه ملاقاتي کوتاه را هم به شوهرش براي ديدن فرزندش نمي­دهد. در کنار او، دختران خانواده نيز به استقلال و شخصيتي مي­رسند که پيش از اين برخوردار نبودند. اين وضعيت و شرايط تا پايان سريال نيز حفظ مي­شود. انتقال «اعظم» از شرايطي که در زير سايه خانواده شوکت يا به عبارت بهتر شوکتِ خانواده، در آن قرار داشت به وضعيتي که در بيرون از چارچوبها و ضوابط خانوادکي قرار دارد به گونه­اي صورت مي­گيرد که همراه با پشتيباني رواني بينندگان است و چه بسا که وي به صورت فردي آزاد شده از زير سلطه­اي سنگين، سياه و همراه با دروغ و فريب مجسم مي­گردد. جالب اين که پس از شکسته شدن ساختار خانواده و رهايي اعظم، وي ديگر تا پايان فيلم – حتي زماني که شوکت به فردي از پا افتاده، رنجور و بشدت نيازمند مراقبت و پرستاري تبديل شده است – باز نمي­گردد و البته پايان­بندي داستان نيز به نحوي است که کسي از وي انتظار چنين بازگشتي را هم ندارد.
ز- مسائل درهم پيچيده سريال نرگس و موضوع محوري آن – زندگي بهروز و نسرين- هنگامي به سامان مي­رسد که «شوکت» يا به عبارت ديگر «پدر»، ضعيف و زمينگير مي­شود. آن عشق خياباني که به دليل برخورد با سدي به نام شوکتِ پدر، به مشکلات و مصائبي گرفتار آمده بود، اينک با مضمحل شدن اين شوکت، مي­تواند به مسير خود ادامه دهد و نسرين و بهروز در کنار يکديگر زندگي نويي را فارغ از سايه سنگين پدر دنبال کنند؛ بگذريم از اين که ديگر از بهروز يا مرد خانواده نو نيز چيز چنداني باقي نمانده است.
4- در فرهنگ ديني و سنتي و آداب و رسوم ملي و مذهبي ما، «پدر» و «خانواده» دو مفهوم بسيار ارزشمند بوده و از احترامي فوق­العاده برخوردارند، کما اين که «مادر» نيز از چنين جايگاهي برخوردار است، اگر بالاتر نباشد. در سريال نرگس چنان تصوير سياهي از پدر به نمايش درمي­آيد که تاکنون بيسابقه بوده است. سالها پيش از اين، سريالي با عنوان «پدرسالار» پخش شد که اگرچه پدري اقتدارطلب را به تصوير مي­کشيد اما در کنار آن بسياري از صفات و رفتارهاي پسنديده را نيز در وي به نمايش مي­گذارد و در پايان فيلم نيز وجهه­اي مثبت براي «پدر» در اذهان باقي گذارد. در سريال نرگس، از ابتدا تا انتها، هرگز تصويري مثبت از «پدر» مشاهده نمي­شود. پدر نرگس و نسرين البته به عنوان پدري خوب تصوير مي­گردد اما او در اين فيلم، يک «پدرِ مرده» است. حتي در بخشهاي پاياني فيلم که شوکت رو به ضعف مي­گذارد و سپس زمينگير مي­شود، همواره سخنان، رفتارها، نگاهها، حرکات و سکنات او به گونه­اي است که گويي تنها پوششي ظاهري و اجباري از خوبي يا پشيماني بر آنها کشيده شده اما ذات او همان است که بود.
اين يک تکينيک ساده و متداول است که براي جلوگيري از تعميم يافتن يک شخصيت منفي در ذهن بينندگان، يک شخصيت مثبت از همان صنف يا جنس را در فيلم قرار مي­دهند. چرا در سريال نرگس از چنين روشي بهره گرفته نشده است؟
5- منطقي آن است که ساخت فيلمها و سريالها و ديگر برنامه­ها، مبتني بر يک سلسله نيازسنجي­ها و به منظور پاسخگويي به يکسري مشکلات، سوالها، ابهامات، انحرافات و امثالهم صورت گيرد. سريال نرگس به عنوان يک سريال شبانه و با قدرت فرهنگ سازي، در پي ارائه راه­حل براي کدام مشکل از جامعه امروز ما بود؟ پدرسالاري؟!
خوشبختانه جامعه امروزما به گونه­اي است که در اغلب خانواده­ها به دليل پيروي از آموزه­هاي ديني و سنتي، روابطي منطقي و مبتني بر احترام متقابل ميان زن و شوهر و نيز والدين و فرزندان برقرار است. اما اگر خواسته باشيم با نگاهي آسيب شناسانه به بررسي پاره­اي از مسائل و مشکلات موجود در اين زمينه بپردازيم، آيا براستي امروز، زمانه ديکتاتوري پدران است يا دوران سر­کشي و خودرأيي فرزندان؟ آيا مشکل امروز جامعه ما، پدرسالاري است يا فرزند سالاري؟ آيا دوران کنوني، اجبار فرزندان از سوي والدين به ازدواجهاي ناخواسته، معضل­آفرين شده است يا عشقهاي خياباني و اينترنتي و ديجيتالي که اکثريت قريب به اتفاق آنها چيزي جز هوسهاي زودگذر و تخيلات پوچ و توخالي نيست و انبوهي از سرخوردگيها، طلاق­هاي زودهنگام و خانواده­هاي متلاشي شده را بر جاي گذارده است؟ آيا امروز بايد به پدرها و مادرها نهيب زد که از سر راه فرزندان خود کنا ر روند و آنها را به حال خود واگذارند يا به فرزندان بايد توصيه کرد که به تجربيات و نصايح والدين خود احترام بگذارند؟
6- سريال نرگس توانست يکي از بالاترين رکوردها را در جذب مخاطب به خود اختصاص دهد و به اين ترتيب بايد گفت بخش قابل توجهي از مردم کشورمان آن را از ابتدا تا انتها دنبال کردند و طبعاً از آن اثر پذيرفتند. اميدوارم مسئولان صدا و سيما وتهيه کنندگان اين سريال با استناد به آنچه در آن به نمايش درآمد، توضيح دهند که به چه مشکلي از مشکلات جامعه نظر انداختند، چه پاسخ و راه­حلي براي آن ارائه نمودند، چه فرهنگ، تفکر و بينشي را در ضمير آگاه و ناخودآگاه آحاد جامعه به وديعه نهادند و نهايتاً چه پيام اخلاقي و اجتماعي­اي را مردم دادند.

 
     
 
 
      ديدگاهها:  
 

پست الکترونيک:



حروف عکس را با رعایت بزرگ و کوچکی حروف تایپ کنید

 
بازگشت

 






info[at]irHistory.ir Copyright All right Reserved