کد مطلب: 530
تاريخ: يكشنبه ۲۱ دي ۱۳۹۹
منبع:
درجه: فوري
يادداشت: عباس سلیمی نمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، درباره کتاب «مسجد رهبر» که به قلم مرتضی انصاریزاده و درباره شیوه مبارزاتی حضرت آیتالله خامنهای در مشهد و بیانات ایشان در مسجد کرامت میباشد و روز گذشته رونمایی شد، اظهار داشت: این کتاب بسیار ارزندهای است چون سِیر تاریخی در مبارزات مردم مشهد با محوریت مسجدی که در موقعیت بسیار حساسی از این شهر است و امام جماعت آن مسجد نیز آیتالله خامنهای بودند را روایت میکند. کسانی که بر مسائل مشهد آگاهی دارند بهخوبی میدانند که این مسجد چگونه طی سالهای مبارزه توانست نقش بسیار سازندهای در رشد آگاهیهای مردم ما داشته باشد.
وی افزود: مسجد کرامت همانطور که در کتاب آمده بزرگترین مسجد مشهد بود که خانهی بسیار وسیعی متعلق به یک فرد بازاریِ خیّر بود. این منزل ابتدا تبدیل به کانون فعالیتهای فرهنگی و در نهایت نیز وقف مسجد شد. موقعیت این مسجد در مکانی است که محل تردد همهی کسانی است که هم به حرم مشرف میشوند و هم به مراکز اقتصادی میروند و چهارراهی است که کانون تبادلات بوده و نزدیک مجسمه نادرشاه میباشد و نقطهی بسیار پرترددی است. این مسجد به جهات مختلف در دوران اوجگیریِ مبارزه بسیار تعیینکننده بود.
این پژوهشگر تاریخ معاصر بیان داشت: این کتاب از مقطع نهضت ملی شدن صنعت نفت آغاز می شود و مبارزات را از این مقطع پی میگیرد و در تحولاتی که در جریانات مبارزه صورت میگیرد، برخی صحنه مبارزه را ترک میکنند و برخی نیز در صحنه مبارزه راسختر میمانند و این مطلب گرچه قوت کتاب است ولی نویسنده میبایست علت اینکه چرا عدهای در دهه 1320 اهل مبارزه بودند اما در دهه 1330 و 1340 مبارزه را ترک کردند و ترجیح دادند که سکوت کنند و بعضیها هم متأسفانه در برابر مبارزات استقلالطلبانه ملت ایران صفبندی کردند، میپرداخت و این مسئله مقداری در کتاب مورد غفلت واقع شده است.
سلیمی نمین گفت: جریاناتی مانند انجمن حجتیه که آقای حلبی در رأس آن بود، قبل از کودتای 28 مرداد از نهضت ملی شدن صنعت نفت و مقابله با انگلیس بهعنوان یک نیروی سلطهگر حمایت میکرد و از نیروهای مبارز بود اما چه عاملی موجب شد که او نهتنها صحنه را ترک کرد، بلکه به نفی مبارزه پرداخت. عامل اصلی این مسئله افزایش چشمگیر هزینه مبارزه بود؛ مبارزه در دهه 1320 هزینهی چندانی نداشت زیرا مرحلهی تغییر و تحول بود و قبل از آن هم استبداد رضاخانی و هم سلطه مطلق انگلیس بر ایران وجود داشت اما بعد از سال 1320 هم سلطه مطلق انگلیسیها به چالش کشیده شد یعنی نیروهای اتحاد جماهیر شوروی وارد ایران شدند و طبیعتاً آنها یک جریان سیاسی را مورد حمایت قرار دادند و هم نیروهای آمریکایی وارد صحنه سیاسی ایران شده و نیروی نظامی وارد کشور کردند و طبیعتاً آنها هم با انگلیسیها تعارضات و تضادهایی داشتند.
وی خاطرنشان کرد: همین امر موجب باز شدن فضای سیاسی شده بود و لذا محمدرضا پهلوی در این دوران هم جوانِ ناپختهای بود و خیلی بهدنبال حکومتداری نبود و بیشتر به دنبال عیاشی و خوشگذرانی بود و حتی انگلیسیها در همین دوران او را تهدید کردند که اگر حکومتداری را جدی نگیرد، برادرش را جایگزین او خواهند کرد. بنابراین فرصتی برای مبارزه ایجاد شده بود و مبارزه هم هزینهای نداشت اما بعد از کودتای 28 مرداد 1332 که آمریکاییها ساواک را تشکیل دادند و انسجام دادند و بعد از پذیرش سروری آمریکا از سوی انگلیسیها، مجددا استبداد سیاه پهلویِ اول بهصورت دیگری استقرار یافت و طبیعتاً هزینه را بهشدت بالا برد. لذا بسیاری به دلیل پرهزینه بودنِ مبارزه، آن را ترک کردند و برخی نیز برای اینکه توجیهی داشته باشند، کلا مبارزه را غیرمفید و زیانبار توصیف میکردند.
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در ادامه درباره شیوههای مبارزاتی حضرت آیتالله خامنهای اظهار داشت: در دورانی که هزینه مبارزه بسیار سخت بود، شخصیتی مانند آیتالله خامنهای بسیار هنرمندانه مبارزه را دنبال میکردند که علیرغم ممنوعالمنبر بودن و محدودیتهای جدی که ساواک برای ایشان اعمال کرده بود، کار روشنگریِ خودشان را در زمان بسیار کوتاه انجام داده و مفاهیم ارزشمند اسلامی که در درون انسانها تحول ایجاد کرد را ترویج میکردند.
سلیمی نمین با بیان اینکه یکی از کارهایی که بیگانگان از زمانی که در این کشور مسلط شدند، انجام دادند این بود که مفاهیم اسلام و مفاهیم دینی را جعل کردند، تصریح کرد: یعنی این مفاهیم را تغییر اساسی داده و برداشتهای خلافی از مفاهیم و معارف دینی عرضه کردند؛ مثلا صبر را بهمعنای «مقاومت نکردن در برابر ظلم» و انتظار را به معنای «تسلیم» تعریف کردند.
وی اظهار داشت: تمام احیاگران تفکر دینی یکی از وظایف خود را در دوران مبارزه، بازخوانی معارف اسلام میدانستند و آیتالله خامنهای این مفاهیم را واقعا با سبکهای بسیار نوآورانه برای جوانان در مدت زمان کوتاهی بیان میکردند. ایشان بهعلت اینکه ممنوع المنبر بودند، این معارف را در فاصله 10 دقیقهای بیان میکردند و توضیحاتی میدادند که احیای این مفاهیم برای جوانانی که نسبت به تحجر و تسلط نیروهای بیگانه بر امور جامعه به فغان آمده بودند و یا بهشدت احساسِ منفی نسبت به اداره جامعه توسط بیگانگان داشتند را دارای انسجام ذهنی میکرد. این مفاهیم و توضیحات به آنها روحیه و جهت میداد و الهامگیری آنها را از اسلام بهشدت تقویت میکرد؛ بدون اینکه ساواک بتواند خُردهای به آیتالله خامنهای بگیرد که چرا ایشان حکم ساواک درباره ممنوعالمنبر بودن را نقض کرده است.
این کارشناس مسائل سیاسی یادآور شد: ابتکاراتی که آیتالله خامنهای به کار میگرفتند اینگونه بود که هم شرایط استبدادی را به نوعی دور میزدند و هم از اینکه جامعه دچار یأس سیاسی بشود جلوگیری میکردند؛ چون هر چه خفقان بیشتر میشد، قشری از جامعه که نمیتوانست کاری کند و یا اگر کاری میکرد بهشدت سرکوب و در زندانها شکنجه میشد و ایشان این قشر را از ناامیدشدن رهایی میبخشید و یک روحیهی تلاشگرانه به جوانان انتقال میداد. این روحیه منشأ تحولات جدی در مشهد بود که این کتاب تا حد زیادی توانسته این مطلب را از زبان کسانی که آن دوران را درک کردند، بازگو کند.
سلیمی نمین ادامه داد: این کتاب گام بسیار خوبی در جهت آشنایی نسل جوان با تحولاتی است که در این کشور رخ داد و بسیاری از نسل جوان ما امروز نمیتوانند تصویر درستی از آن دوران داشته باشند و اینکار بسیار سخت است. باید این کانونهای الهامبخش و تحولزا به لحاظ فرهنگی تلاش خودرا زودتر برای نسل جوان بازگو میکردند و هر چند اینکار با تأخیر صورت میگیرد اما مقدمهی خوبی برای گامی بلندتر است که در آینده بتوانند کارهای موثرتری در این زمینه داشته باشند.
وی خاطر نشان کرد: البته نویسندهی این کتاب در مراسم رونمایی این اثر نیز اعلام کرد که درباره مسجد امام حسن(ع) هم کار خوبی را ارائه میکنند و جمعآوری و پژوهشهای خوبی در اینزمینه انجام دادهاند و درباره مسجد امام حسن(ع) هم که مسجد اصلی فعالیتهای آیتالله خامنهای بود، اثری منتشر میکنند که امیدوارم آن اثر نیز به پژوهشگران و علاقمندانِ درک و فهم این مسئله کمک کند که نسلهای قبل از آنها چگونه توانستند بر معضلات و مشکلات فائق بیایند و تحول را در ایران رقم بزنند.