يادداشتها و مقالات:  
 
 
یادداشتی بر مناظره
 
کد مطلب: 481
تاريخ: سه شنبه ۹ بهمن ۱۳۹۷
منبع:
درجه: فوري

يادداشت:
 
 
 
 
  هفته گذشته در جریان مناظره ای که در دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران برگزار شد ، آقای مجتبی لطفی(از مسئولان دفتر آیت الله منتظری)تلاش کرد به کمک های آیت الله منتظری به خانواده های منافقین و بهاییانی که به جرم جاسوسی برای اسرائیل در زندان به سر می بردند جنبه انسانی بدهد. این اولین باری است که چنین ارتباطی رسماً ودر یک محفل عمومی پذیرفته می شود:"سایت قطره- شاگرد آیت الله منتظری در نشستی به کمک کردن آیت الله منتظری به مجاهدین خلق و حتی بهایی ها اشاره کرد که پیش از این توسط اطرافیان آیت الله منتظری گفته نمی شد."
همان گونه که مجاهدین خلق دهه هاست در خدمت بیگانه اند(از صدام تا صهیونیست )،عناصر تشکیلاتی بهاییت نیز در دوران پهلوی از جمله کارگزاران مورد وثوق اسرائیل در ایران بوده اند؛به همین دلیل بعد از استقلال ملت ایران از سلطه بیگانگان همواره این عناصر تشکیلاتی به طرح های ضد ایرانی صهیونیست ها یاری رسانده وبعضاًشناسایی ودستگیر شده اند.
در چنین شرایطی دستگاه های اطلاعاتی کشورهای متخاصم با ایران وگروهک های مرتبط با آنان با هدف تداوم یافتن جذب نیرو از اصل پشتیبانی خانواده های به خدمت در آمدگان خود غفلت نمی ورزند.همچنین در صورت دستگیر شدن عواملشان با تمام توان با استفاده از اهرم های سیاسی، اقتصادی و دیپلماسی از آنان حمایت می کنند. علت اصلی این توجهات از این روست که افراد سست عنصر و دیگر عناصر غیر پای بند به منافع ملی باور کنند که با قدم گذاشتن در وادی های پر مخاطره و ماجرا جویانه جاسوسی،از حمایت وسیع و همه جانبه ای برخوردار خواهند بود که به آنان مصونیت می بخشد.
برای نمونه، بعداز افشای روابط غیر متعارف امیرانتظام با آمریکا و دستگیر شدنش به این دلیل، خانواده وی تحت پوشش قرار می گیرد؛ البته با محمل سازمان های بین المللی همچون صلیب سرخ،زیراعمل مستقیم واشنگتن در این زمینه می توانست شرایط وی را سخت تر سازد:
"در بهار سال 1359 گروهی از صلیب سرخ جهانی از زندان اوین دیدن کردند. وقتی به سلول من رسیدند،رئیس گروه صلیب سرخ به دیدنم آمد ومدت دو ساعت بدون حضور پاسدار با من صحبت کرد و در باره خانواده وسرنوشت آنها پرسید... وی پس از دو ماه بازگشت وبازهم درحدود2 ساعت با من به گفتگو نشست ونامه ای را به من داد که در آن سازمان صلیب سرخ جهانی،سرپرستی خانواده ام را به عهده گرفته بود." (آن سوی اتهام،خاطرات عباس امیرانتظام،جلد1،ص154)
همچنین علی رغم برخورداری آقای امیرانتظام از سروتی قابل توجه،اعطای جایزه بنیاد صهیونیستی کرایسکی به وی نیز صرفاً با این هدف صورت می گیرد که دیگران احساس کنند در کنار مخاطرات،جاذبه ها ومواهبی نیز وجود دارد.
در این جا این سؤال پیش می آید که آیا اصولاً ورودآیت الله منتظری به عرصه پشتیبانی از خانواده های عناصری که در مسیر تأمین منافع دشمنان بشریت قرار گرفته اند را می توان انسانی خواند؟ قابل انکار نخواهد بود که سازمان مجاهدین خلق برای روحیه دادن به اعضای دستگیرشده خود از طریق شبکه ای پنهان به پشتیبانی مالی از خانواده های آنان می پردازد، یا اسرائیل به طرق مختلف به عناصر بهایی که به لحاظ تشکیلاتی با آن مرتبط بوده و دستگیر شده اند به همین گونه پشتیبانی می رساند،اما در این میان حتی به فرض قبول ورود آیت الله منتظری به این وادی با زمینه چینی ومحمل سازی انسانی اطرافیانش،بعد از مدتی علقه های سیاسی وپیوندهای عاطفی باقی مانده گروه مهدی هاشمی،ایشان را بی نصیب نگذاشت و رویکردهایش به ویژه در عرصه سیاسی یکصدو هشتاد درجه تغییر کرد.
امام در نامه فروردین 1368 خود به آیت الله منتظری با دلی پر درد ازبی توجهی شاگردش به نصایحی پدرانه می نویسد:"سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین وگروه مهدی هاشمی ولیبرال ها نریزد."
امروز آثار شوم تداوم پیوندها در پیش بینی امام بیش از هر زمان روشن گشته است.علقه های که در مسیر تدارک و پشتیبانی عقبه جنایت پیشگان و خائنان به ملت رقم می خورد غیر قابل جبران خواهد بود.