يادداشتها و مقالات:  
 
 
حوادث پس از انتخابات محصـول مـناظـره‌ها نـبود
 
کد مطلب: 424
تاريخ: چهارشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۸۹
منبع: ويژه‏نامه روزنامه همشهري
درجه: فوري

يادداشت: مدير دفتر مطالعات تاريخ معاصر ايران مي گويد: نكته حائز اهميت‌شكل‌گيري فضاي شفافي بود كه باعث شد، مردم كانديداها را بدون فيلتر ببينند. از اين رو با كساني كه معتقدند، منشأ حوادث پس از انتخابات مناظره‌هاي انتخاباتي بود به شدت مخالفم.
 
 
 
 
  ساختار نظام مردم‌سالار ديني ما و هدايت رهبران جمهوري اسلامي از ابتداي تأسيس آن، به‌گونه‌اي بوده است كه به صورت تدريجي و پلكاني با برگزاري هر انتخاباتي، فضاي سياسي كشور رقابتي‌تر و در نتيجه شفاف‌تر مي‌شود. اين مسئله را هم در نوع مشاركت و ميزان رقابت احزاب و جريان‌هاي سياسي و هم در ميزان امكاناتي كه نظام اسلامي براي رقابت جدي و سالم كانديداها هزينه مي‌كند، مي‌توان يافت. دوره دهم انتخابات رياست جمهوري نيز از اين حكم كلي مستثني نيست و به نوعي شاخص و نمونه مهم و ارزشمندي در اين زمينه است. در اين انتخابات ما شاهد آن بوديم كه رسانه ملي بسترهايي را براي طرح انتقادات و مسائل جدي فراهم كرد، كه در فضاي سياسي و اجتماعي كشور بسيار تأثيرگذار و رشددهنده بود. البته اين مسئله به اين معني نيست كه در گذشته چنين تجربياتي نداشتيم، بلكه در انتخابات دوره نهم رياست‌جمهوري نيز آقاي مصطفي معين، كانديداي اصلاح‌طلبان تندرو، انتقادات تندي را نسبت به ساختار سياسي و قانون اساسي مطرح كرد و رسانه ملي نيز بدون هرگونه دخل و تصرفي اقدام به پخش همه مواضع ساختارشكنانه ايشان نمود. اما يكي از ويژگي‌هاي مهم اين دوره كه تأثير بسزايي در شفافيت فضاي سياسي كشور و آشنايي بيشتر مردم با زواياي مختلف فكري اشخاص و جريان‌هاي سياسي داشت، برگزاري مناظره‌هاي تلويزيوني نامزدهاي انتخابات به صورت زنده بود. مناظرات انتخاباتي به وسيله تدبير مناسب رسانه ملي بسيار جدي شد. البته نوع طرح مباحث سياسي ميان رقباي انتخاباتي انتقاداتي را هم در پي داشت. از جمله رهبر بزرگوار انقلاب در سخنان خود در نماز جمعه 29 خرداد با تأييد كليات مناظره‌ها، انتقاداتي را نسبت به كانديداها مطرح كردند يا در سخنان خود در مراسم سالگرد رحلت امام خميني‌(ره) در 14 خرداد از بخشي از مواضع آقايان موسوي و احمدي‌نژاد به صورت كاملاً جدي انتقاد كردند. البته علي‌رغم انتقاد جدي رهبري به برخي از مواضع و سخنان كانديداها در مناظره و سعه صدر بالاي نظام، مناظره‌ها با جديت دنبال شد و حتي اشكالات آن نيز ادامه پيدا كرد. فارغ از تمام ايراداتي كه بر مناظره‌ها وارد شده است بايد گفت يكي از راه‌هاي رشد آگاهي‌هاي جامعه همين است كه نامزدهايي كه مي‌خواهند خود را در معرض انتخاب مردم قرار دهند؛ در يك كارزار جدي نقادانه، بلوغ سياسي خود را به مردم نشان دهند و شرايطي را فراهم كنند تا مردم با شناخت مستقيم از آنان خود به قضاوت نشسته در نهايت انتخاب كنند. در اين مناظره‌ها بعضاً از سوي هر چهار كانديدا كل دستاوردهاي نظام اسلامي زير سؤال رفت. بخشي از اين مسئله متوجه آقاي احمدي‌نژاد است كه دوران قبل از خود را به‏تمامه زير سؤال برد و بخش ديگري از اين اتهام متوجه كانديداهاي ديگر است كه غيرمنصفانه و با استناد به گزارش‌هاي نهادهاي بين‌المللي صهيونيستي تمام زحمات و موفقيت‌هاي دولت در چهار سال فعاليتش را زير سؤال بردند. اما نكته حائز اهميت‌تر كه به مراتب بيشتر از اين نقايص و ضعف‌ها ارزش‌ داشت، شكل‌گيري فضاي شفافي بود كه باعث شد، مردم كانديداها را بدون فيلتر و يا محدوديت و به‌صورت عريان در صحنه رقابت ببينند. از اين رو است كه با كساني كه معتقدند، منشأ حوادث پس از انتخابات مناظره‌هاي انتخاباتي بود به شدت مخالفم. زيرا هر فرد دلسوز كشور كه دل در گروي پيشرفت و رشد سياسي جامعه دارد با پرداخت هزينه آن همراه مي‌شود و آن را تحمل مي‌كند. فكر مي‌كنم همه دلسوزان كشور از اينكه مي‌ديدند فضاي بازي در صحنه سياسي كشور ايجاد شده و نقد صاحبان جديد و قديم قدرت به راحتي در عرصه افكارعمومي مطرح مي‌شد، ولو با وجود برخي بداخلاقي‌ها بايد خوشحال مي‌شدند. سهم اصلاح‌طلبان كه سال‌ها با شعار "دانستن حق مردم است " توسعه سياسي را تابلوي حركت خود قرار داده بودند، اين خوشحالي و استقبال به صورت طبيعي بايد بيشتر باشد. از اين مسئله نبايد به سادگي گذشت، پس از 31 سال از پيروزي انقلاب اسلامي در كشوري كه انتخابات در آن اصولاً معنايي نداشت، به جايي رسيده است كه نه تنها انتخابات آزاد برگزار مي‌كند، بلكه در آن فضا گفت‌وگوي نقادانه اصحاب قدرت به صورت كاملاً جدي و نه نمايشي و تبليغاتي تا تمام اركان حكومت بسط پيدا مي‌كند و همه دستگاه‌ها به نقد كشيده مي‌شود. اگر اين دستاوردي جدي براي نظام مردم سالاري ديني ما نيست، پس چيست؟ در پاسخ به كساني هم كه به غلط معتقدند، چون به شخصيت‌هاي سياسي بزرگ نظام و يا خانواده‌هاي آنها در اين مناظرات تعريضي شد، حوادث پس از انتخابات رخ داد، بايد گفت، شرايط كشور در روزهاي بين مناظره‌ها تا روز انتخابات و هم‌چنين نوع و روند شكل‌گيري حوادث پس از انتخابات اين ادعا را تأييد نمي‌كند. اين، به معناي نفي اشتباهات كانديداها نيست بلكه تحليلي واقع‌بينانه و به دور از حب و بغض‌هاي سياسي نسبت به اشخاص و جريان‌هاي سياسي است. اين يك واقعيت است كه جامعه آگاه ايراني، علي‌رغم افزايش شديد التهابات سياسي در انتخابات دهم و فراهم بودن فضا براي فعاليت‌هاي انتخاباتي خياباني، هيچ واكنشي نسبت به اين انتقادها از خود نشان نداد. اگر قرار بود تعرض يك كانديدا به كانديداي ديگر و يا شخصيت‌هاي سياسي غائب در مناظره موجب واكنش هواداران آن‌ها و يا مردم شود، بايد همان فرداي مناظره اين حوادث رخ مي‌داد. حتي بعد از مناظره تند آقايان موسوي و احمدي‌نژاد و سخنان برانگيزاننده آنان عليه يكديگر و افراد غائب و حتي بعد از نامه تند آقاي هاشمي به رهبر انقلاب نيز ما شاهد واكنش غيرفرهنگي و غيراصولي هواداران كانديداها نبوديم. به همين دليل است كه معتقدم، منصفانه بايد اعتراف كرد كه آستانه تحمل و بردباري مردم ما بسيار بالاتر از كانديداها و مسئولين سياسي كشور بوده و هست. چرا بايد عده‌اي اين انگاره غلط را در ميان نخبگان و مردم القا كنند كه در صورت انتقاد از خانواده يك شخصيت هرچند گاهي غيرمنصفانه، آسمان به زمين خواهد رسيد و به مقدسات يك ملت توهين خواهد شد؟ البته به نظر بنده آقاي احمدي‌نژاد به هيچ‌وجه نبايد اين بهانه را به دست برخي گروه‌هاي سياسي و در يك نگاه كلي، مخالفان انتخابات آزاد، مي‌داد. از نظر من كساني كه به دليل ترس از شفافيت و بازتر شدن فضا كه نتيجه‌اي جز انتقاد جامعه نسبت به خود آن‌ها، خانواده و اطرافيانشان ندارند، با فرآيند آزاد يك انتخابات رقابتي كاملا مخالفند. البته بايد اذعان داشت آقاي احمدي‌نژاد بهانه‌هاي خوبي به اين دسته از چهره‌هاي سياسي كه حاضر نيستند با راي مردم قدرت را ترك گويند، داد. از ديگر سو در جواب عده‌اي كه معتقدند، تضييع حقوق برخي از چهره‌هاي شاخص نظام، موجب اين بلوا شده است؛ بايد گفت كه اگر يك فرد عادي در سيماي ملي مورد ظلم واقع شده بود، شايد فرصتي براي دفاع پيدا نمي‌كرد، اما امثال آقايان هاشمي رفسنجاني و ناطق‌نوري چهره‌هاي پرنفوذ و تاثيرگذاري هستند كه بدون شك به بهترين شكل ممكن و با بهره‌مندي از انواع رسانه‌هاي مكتوب و غير مكتوب، مي‌توانستند از خود دفاع كنند و نيازي به بر هم ريختن نظم و امنيت كشور و نگارش نامه‌هاي تهديدآميز نبود. حتي اگر بپذيريم كه اين رفتار كانديداها غلط بوده، كه البته معتقدم اشتباه از سوي هر دو طرف وجود داشته است، اما باز هم نمي‌توانيم بپذيريم كه براي يك اشتباه، كل يك پديده مثبت زير سؤال برود و از آن بدتر با يك اشتباه بزرگتر در صدد جبران آن اشتباه كوچك باشيم. مي‌بينيد كه اين مسئله ريشه در استدلالي سست و بي‌پايه دارد و بدون شك، نسبت دادن آن به مردم صبور ايران توهيني آشكار به آنان است. حضور مردم در اجتماعات خياباني و مناظره‌هاي مردمي در سطح شهرها بهترين گواه بر اين ادعاست كه فضاي رقابت در ميان جامعه بسيار مناسب و رشد يافته بوده است. صرف‌نظر از برخي تعبيرات عاميانه كه گاهي در تجمعات مردمي شنيده مي‌شد و شايد چندان مناسب آن فضاي رقابتي نبود، اما به هيچ وجه در آن روزهاي پرالتهاب شاهد درگيري و اصطكاك ميان مردم و هواداران كانديداهاي مختلف نبوديم و با وجودي‌كه فضاي نقد و گفت‌وگو به التهاب و تنش تنه مي‌زد، اما اجتماعات مردمي كه بازه سني آن را اكثراً جوانان تشكيل مي‌دادند، به هيچ وجه وارد درگيري نشد. وقتي جوانان پرشور و حرارت، ساعت‌ها در روزهاي منتهي به انتخابات براي تبليغ و اقناع ديگران جهت جلب راي به كانديداي محبوبشان وقت مي‌گذارند، طبيعي است كه در صورت شكست كانديداي خود دچار يأس و سرخوردگي شديدي شده و آماده پذيرش تحريكات احساسي و انگيزشي ‌شوند. در اين شرايط اين تشكل‌هاي سياسي هستند كه با برنامه قبلي و به نحو كاملاً حساب شده‌اي در راستاي منافع شخصي و گروهي خود از اين احساسات پاك سوءاستفاده مي‌كنند. متاسفانه بايد گفت كه افراد و گروه‌هايي در اين رقابت انتخاباتي با آگاهي قبلي از احتمال بالاي شكست خود شركت كرده بودند و به همين دليل براي شكست خود نيز برنامه‌ريزي غيراصولي عليه نظام اسلامي انجام داده بودند. با تأسف بيشتر بايد پذيرفت كه نيروهاي امنيتي، انتظامي و نظامي، آمادگي برخورد با ‌ سوءاستفاده‏كنندگان از اين فضا را نداشتند، قطعاً مسئولان ذي‏ربط بايد پيش‌بيني شرايط بغرنج پس از انتخابات را در شرايطي كه يك طرف ماجرا از ماه‌ها پيش از انتخابات دائماً بر طبل تقلب مي‌كوبد، مي‌كردند. از همين رو است كه بايد گفت كه نه تنها حوادث پس از انتخابات محصول اشتباهات كاندايداها در مناظره نيست، بلكه اين حوادث محصول اقدامات اشخاص و جرياناتي بود كه اعتبار خود، فرزندان و اطرافيان خود را با اعتبار كل جامعه و بلكه نظام اسلامي برابر مي‌ديدند و درصدد جبران شكست‌هاي حتمي خود برآمدند. فارغ از همه اين مباحث معتقدم كه نظام اسلامي با صرف هزينه سنگيني كه البته ارزش آن را هم داشت، اين فتنه بزرگ را پشت سر گذاشت. شفافيت، فضاي نقد مسئولان كشور و مصونيت نداشتن مسئولين اجرايي در برابر نقد مردم از بركات اين انتخابات بود و درست به همين دليل است كه بر اين اعتقاد اصرار دارم اگر انتخابات آينده به همين منوال و در همين مسير- البته با اصلاح نقايص آن - برگزار شود، خيلي از انحرافات، بدعت‌هاي شكل گرفته و زواياي پنهان سياست در ايران براي مردم روشن خواهد شد.