کد مطلب: 389
تاريخ: دوشنبه ۲ آذر ۱۳۸۸
منبع: دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران
درجه: فوري
يادداشت:
مسعود رضائي :
جناب آقاي مزروعي
باسلام، فكر ميكنم به اندازه كافي درباره ضرورت احترام به قانون و پيگيري شكايات و اعتراضات به نتيجه انتخابات از طرق قانوني سخن گفته باشم و نيازي به تكرار آنها نيست. آنچه در اينجا لازم است به آن بپردازيم، نكتهاي است كه جنابعالي درباره پيام رهبري در روز 23 خرداد مطرح ساختهايد و آن را به عنوان عاملي در جهت عدم پيگيري راه قانوني توسط آقاي مهندس موسوي به شمار آوردهايد. در اين باره جا دارد نكاتي را به عرض برسانم.
1-اگر به سوابق بنگريد، ملاحظه خواهيد فرمود رويه حضرت آيتالله خامنهاي در تمامي دورههاي انتخابات رياستجمهوري اين بوده است كه پس از اعلام نتايج نهايي شمارش آراء توسط مقامات مسئول، پيام تشكري خطاب به مردم كشور به خاطر حضور در انتخابات صادر ميكردند و از همگان ميخواستند تا رقابتها را به كنار نهاده و با همدلي و صميميت، در جهت پيشرفت امور كشور به «رئيسجمهور منتخب» كمك كنند. بنابراين صدور پيام رهبري در روز 23 خرداد يك مسأله كاملاً عادي و متعارف بوده است كما اين كه ايشان در روز سوم خرداد 1376 نيز پس از آن انتخابات پرشور، مشابه همين پيام را صادر فرمودند. صدور اين پيام در تمامي ادوار، اصولاً مبتني بر اصل اعتماد به مسئولان برگزاري انتخابات بوده است كه از ابتداي انقلاب تاكنون اين اصل، چه در زمان حضرت امام و چه در زمان آيتالله خامنهاي، مورد توجه قرار داشته است.
2-فرمودهايد: «اميدوارم اين رخداد را با عمل رهبري در انتخابات قبلي مقايسه نكنيد كه در آنجاها هم وجه قانوني نداشته ضمن اين كه شرايط به مانند اين انتخابات نبوده است.»
اين فرمايش جنابعالي دو بخش دارد كه به طور جداگانه به آنها ميپردازم.
اولاً: ادعاي جنابعالي مبني بر غيرقانوني بودن صدور اين پيام در دورههاي قبل، بايد مبتني بر قانون باشد، بدين معنا كه بايد بفرماييد طبق كدام ماده از كدام قانون، عمل رهبري در دورههاي قبل را غيرقانوني به شمار ميآوريد؟ فكر نميكنم هيچ ماده قانوني را بتوان يافت كه رهبري را از صدور پيام تشكر از حضور مردم در انتخابات و دعوت همگان براي همكاري در مسير پيشرفت كشور، منع كرده باشد.
با توجه به اين كه چنين ماده قانوني وجود ندارد، بنابراين لاجرم اتكا و استناد جنابعالي بايد به عرف و مصلحت و از اين قبيل باشد. اگر چنين باشد، دستكم ميبايست در پنج دوره انتخابات رياستجمهوري كه از سال 68 به بعد برگزار شده و در هر دوره نيز رهبري به همين ترتيب عمل كردهاند، اعتراض و انتقادي به گوش ميرسيد حال آن كه حتي در انتخابات دوم خرداد كه از حساسيت بسيار بالايي نيز برخوردار بود، هيچ اعتراضي در اين زمينه صورت نگرفت. دليل آن هم واضح بود چراكه مگر ميتوان تشكر از مردم و دعوت همگان به همكاري را خلاف عرف و مصلحت به شمار آورد؟
ثانياً: جنابعالي شرايط انتخابات دوره دهم را با شرايط دورههاي پيشين متفاوت دانستهايد و لذا صدور پيام رهبري را مورد انتقاد قرار دادهايد. در مورد اصل وجود «شرايط متفاوت» كاملاً با شما موافقم چراكه در اين دوره از مدتها قبل از موعد انتخابات، موضعگيريهاي سياسي و تبليغاتي شخصيتها، احزاب و گروههاي سياسي و نيز مطبوعات حامي مهندس موسوي به گونهاي بود كه جامعه را به سمت ترديد در صحت برگزاري انتخابات در صورت شكست ايشان، سوق ميداد. به عبارت واضحتر، اينگونه وانمود ميشد كه مهندس موسوي قطعاً و حتماً پيروز اين انتخابات خواهد بود و بنابراين اگر چنين نشد، پس صددرصد بايد در صحت برگزاري انتخابات ترديد داشت. تنها با مروري بر آرشيو سايتهاي خبري و سياسي ميتوان انبوهي از اين اظهارات را مشاهده كرد. اين فضاي سنگين سياسي و تبليغاتي قاعدتاً نگرانيهاي بسياري را براي دلسوزان نظام و كشور فراهم آورده بود زيرا برهم خوردن انتخابات به واسطه اينگونه تحركات سياسي ناسالم، لطمه بر ثبات و امنيت كشور وارد ميساخت وسرنوشت جامعه را مورد تهديد قرار ميداد.
با توجه به اين واقعيت تلخ بود كه پس از اعلام نتايج نهايي شمارش آراء توسط مسئولان اجرايي، رهبري طبق روال سابق اقدام به صدور پيام با محتواي مشابه پيامهاي صادره در دورههاي پيشين كرد. البته يك تفاوت در اين پيام نيز به چشم ميخورد و آن اظهار نگراني ايشان از اجرايي شدن طرح بر هم زدن انتخابات بود: «گمان بر اين است كه دشمنان بخواهند با گونههايي از تحريكات بدخواهانه، شيريني اين رويداد را از كام ملت بزدايند.»
3-جنابعالي فرمودهايد: «تأييد انتخابات توسط رهبري در صبح روز شنبه 23 خرداد چه وجه قانوني داشت؟» اين سخن شما حاوي دو اشتباه بزرگ است. اول آن كه زمان انتشار پيام رهبري را صبح روز شنبه بيان ميكنيد. نميدانم آيا اين تغيير زمان انتشار پيام مزبور عمداً بوده است يا سهواً ؟ اما اين نكته را متذكر ميشوم كه عدم رعايت تقدم و تأخر زماني در بيان وقايع، ميتواند در تحليل صحيح آنها، خدشه وارد سازد. به استحضار جنابعالي ميرسانم كه پيام رهبري در ساعت 16 و 24 دقيقه (4 و 24 دقيقه بعدازظهر) روز 23 خرداد انتشار يافت. اين نكته در همينجا محفوظ بماند تا در ادامه به آن بپردازم.
اما اشتباه دوم اين است كه از «تأييد انتخابات توسط رهبري» سخن گفتهايد. همانگونه كه متذكر شدم، پيام رهبري به مثابه تأييد صحت انتخابات نبوده و نيست. چراكه اگر اينگونه بود، در پنج دوره گذشته نيز پس از صدور اين پيام، اساساً مهلتي براي دريافت شكايات و اعتراضات طبق قانون انتخابات در نظر گرفته نميشد و بلافاصله پس از اين پيام نيز شوراي نگهبان، صحت انتخابات را اعلام ميكرد. اما هيچگاه رويه اين نبوده است. براستي اگر فرض را بر اين بگيريم كه اين پيام به مثابه تأييد صحت انتخابات بوده است، آيا صدور اطلاعيه شوراي نگهبان در پنج دوره گذشته و نيز دوره حاضر مبني بر آمادگي دريافت اعتراضات و شكايات، به منزله ناديده گرفتن «فرمان» رهبري و ايستادگي در برابر رأي و نظر ايشان نبوده است؟ اگر قائل به تفسير شما از اين پيام متداول و متعارف رهبري باشيم، طبعاً بايد اين را بپذيريم كه هر بار، شوراي نگهبان اقدام به ايستادگي در برابر نظر رهبري كرده است! آيا واقعاً هيچگاه چنين برداشتي به ذهن مردم و سياسيون خطور كرده است؟ اگر نه، آيا اين دليلي بر آن نيست كه پيام رهبري به منزله مهر تأييد كامل زدن بر صحت انتخابات نبوده و لذا بايد تفسير و تحليل درستي از آن داشت.
4-فرمودهايد: «آخر وقتي رهبري صحت انتخابات را روز 23 خرداد و قبل از اين كه فرصت شكايت قانوني فرا رسد تأييد و به احمدينژاد تبريك گفتند، ديگر چه جاي شكايت و پيگيري قانوني ميماند؟»
درباره «صحت انتخابات» پيش از اين توضيحاتي دادم. در مورد تبريك گفتن به احمدينژاد نيز بايد عرض كنم چنين چيزي در پيام مزبور وجود ندارد بلكه ضمن اشاره به حضور پرشكوه مردم در انتخابات آمده است: «اينجانب با فروتني در برابر عزم و ايمان شما مردم عزيز، اين موفقيت بزرگ را به حضرت وليالله الاعظم روحي فداه و به روح امام بزرگوار و به يكايك آحاد ملت تبريك عرض ميكنم و همگان را به قدرداني از اين لطف الهي و شكرگزاري در برابر پروردگار حكيم و عليم توصيه مينمايم.»
و اما اين كه گفتهايد: «ديگر چه جاي شكايت و پيگيري قانوني ميماند؟» از آنجا كه اين مسأله را به پيام رهبري مرتبط ساختهايد به استحضارتان ميرسانم پيام رهبري در ساعت 16 و 24 دقيقه بعدازظهر انتشار يافت ولي قبل از آن يك اتفاق بسيار مهم افتاده بود كه جنابعالي سهواً يا عمداً از آن چشم پوشيدهايد. اين اتفاق مهم، انتشار پيام آقاي موسوي در ساعت 13 و 58 دقيقه روز 23 خرداد بر روي سايت كلمه- به عنوان پايگاه رسمي اطلاعرساني ستاد انتخاباتي مهندس موسوي- بود. اگرچه قصد اطاله كلام ندارم اما اين پيام به حدي جالب و در عين حال براي بحث ما راهگشا است كه ناچارم بخش اعظم آن را در اينجا بياورم تا امكان قلب حقايق وجود نداشته باشد. در اين پيام كه حدود دو ساعت و نيم قبل از انتشار پيام رهبري و نيز حداقل يك ساعت قبل از اعلام نتايج نهايي شمارش آراء توسط وزارت كشور، منتشر شده است، مهندس موسوي خطاب به مردم ميگويد: «ملت شريف ايران، نتايجي كه براي دهمين دوره از انتخابات رياستجمهوري اعلام شد، بهتآور است. مردمي كه در صفهاي طولاني اخذ رأي شاهد تركيب آرا بودند و خود ميدانند كه به چه كسي رأي دادهاند با حيرت تمام به شعبدهبازي دستاندركاران انتخابات و صداوسيما نگاه ميكنند. آنان اينك بيش از هميشه به دنبال آن هستند كه بدانند چگونه و توسط چه كساني و مقاماتي طرح اين بازي بزرگ ريخته شده است. اينجانب ضمن اعتراض شديد به روند موجود و تخلفات آشكار و فراوان روز انتخابات هشدار ميدهم كه تسليم اين صحنهآرايي خطرناك نخواهم شد. نتيجه آنچه كه از عملكرد متصديان بيامانت ديدهايم و ميبينيم جز تزلزل اركان نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران و حاكميت دروغ و استبداد نيست. اينجانب طبق وظيفه شرعي و ملي خويش به افشاي رازهاي پشت سر اين روند پرمخاطره خواهم پرداخت و آثار نابود كننده آن را بر سرنوشت كشور توضيح خواهم داد و ترس آن دارم كه ادامه وضع موجود همه نيروهاي مؤثر در نظام را به توجيهگراني دروغگو در مقابل مردم تبديل كند و دنيا و آخرت آنان را در معرض لطمههاي جبرانناپذير قرار دهد. به مسئولان توصيه ميكنم پيش از آن كه دير شود اين روند را فوراً متوقف كنند و همگي به خط قانون و امانتداري از آراي ملت بازگردند و بدانند كه كمترين پيام انقلاب ما اين است كه مردم آگاهند و در برابر كساني كه با تقلب روي كار بيايند تمكين نخواهند كرد...»
جناب آقاي مزروعي، اين پيام آقاي موسوي در حالي منتشر شد كه هنوز پيام رهبري انتشار نيافته بود. حال ممكن است جنابعالي با توجه با واژهها و عباراتي كه در اين پيام به كار گرفته شده است بفرماييد در كجاي آن ميتوان كوچكترين نشانهاي مبني بر قصد آقاي موسوي براي پيگيري اعتراض و شكايت خود از طريق قانوني را سراغ گرفت؟ آيا آنچه در اين پيام به چشم ميخورد چيزي جز وارد آوردن اتهامات گوناگون به مسئولان برگزاري انتخابات و خط و نشان كشيدنها و تهديدات شداد و غلاظ است كه اگر نتيجه انتخابات به نفع من تغيير نكند، چنين و چنان خواهم كرد!
بنابراين نه چنين است كه شما ميفرماييد. واقعيت آن است كه آقاي موسوي از همان ابتدا اصلاً و اساساً قصد گام نهادن در مسير قانوني را نداشت و هيچ نشانهاي از اين امر به چشم نميخورد و لذا ديگر جايي براي طرح اين ادعا از سوي جنابعالي باقي نميماند كه پس از صدور پيام رهبري «ديگر چه جاي شكايت و پيگيري قانوني ميماند؟»
در طول روزهاي پس از انتخابات و در زمان قانوني طرح شكايت و حتي با اختصاص 5 روز اضافه بر مهلت قانوني، از آقاي موسوي درخواست شد تا به جاي سخنان و رفتارهاي غيرقانوني و اغتشاش آفرين، اعتراض خود را وفق قانون انتخابات دنبال كند. اما ايشان حاضر به طي كردن اين مسير نشد و اين در واقع تداوم همان مسيري بود كه از آغاز در پيش گرفته بود.
5-نوشتهايد: «و آيا شوراي نگهبان جرئت رسيدگي به شكايت و اعلام نتيجهاي خلاف گفته رهبري را ميداشت؟»
اگرچه با توجه به توضيحات قبلي، شايد نيازي به ارائه توضيح بيشتر نباشد اما در اين زمينه علاوه بر آنچه بيان شد، اين نكته را نيز بايد مورد توجه قرار دهيم كه رهبري از همان ابتدا تمام تلاش خود را براي فراهم آوردن زمينههاي پيگيري قانوني اعتراضات توسط آقاي موسوي به عمل آوردند. ايشان در ملاقاتي كه بعدازظهر روز 24 خرداد با آقاي موسوي در دفتر رهبري صورت گرفت، خاطرنشان ساختند كه به شوراي نگهبان تأكيد شده است به شكايات شما با دقت رسيدگي كنند. همچنين رهبري در جلسهاي كه با حضور رؤساي ستادهاي انتخاباتي كانديداهاي رياست جمهوري در روز 26 خرداد برگزار شد نيز مطالبي را بيان كردند كه به جملاتي از آن اشاره ميكنم: «بله، ممكن است كساني همانطور كه حالا آقايان هم ذكر كرديد، اشكالات و اعتراضاتي را بر مجاري گوناگون امور در انتخابات ثبت كرده باشند و اعتراض داشته باشند كه البته راههاي قانوني وجود دارد. رسيدگي به اينها حتماً بايد انجام بگيرد. مواردي را آقايان ذكر كرديد، من درخواست ميكنم از آقايان مسئول در وزارت كشور و همچنين در شوراي نگهبان به اين موارد دقيقاً رسيدگي كنند. اگرچنانچه بعضي از اشكالات مقتضي اين هست كه پارهاي از صندوقها بازشماري بشود، اشكالي ندارد. حالا مثلاً يك مورد را آقايان ذكر كردند كه آن شخص گفته كه رأي فلان نامزد اين تعداد است، بعد در شمارش تعداد ديگري معرفي شده، خيلي خوب، كاري ندارد، صندوقهاي مورد اشكال را، يا به طور تصادفي تعدادي از صندوقها را بازشماري كنند، خود نمايندگان ستادها هم حضور داشته باشند و ببينند تا اطمينان كامل براي همه حاصل بشود. البته من خودم شخصاً در اين انتخابات هم مثل همه انتخاباتهاي گذشته- شماها همهتان مسئولين هستيد، بودهايد، ممشاي بنده را ميدانيد- به مسئولين كشور اعتماد كردم، به وزارت كشور، به شوراي نگهبان، در حالي كه ميدانيد در موارد متعدد، مسئولين از سلائق مختلف بودند، اما من به مقام مسئولي كه ميشناسم و قاعده كار او را ميدانم، اعتماد ميكنم. در اين نوبت هم همينجور است، من اعتماد ميكنم، اما اين اعتماد من موجب نميشود كه اگر چنانچه شبههاي در ذهن كساني هست، اين شبهه دنبال نشود و تعقيب نشود و بررسي و حقيقت قضيه آشكار نشود، نه، شبهات را برطرف كنيد.»
جناب آقاي مزروعي، اگر آن پيام روز 23 خرداد، كلام و سخن رهبري بوده است، اين مطالب نيز سخنان رهبري است كه اتفاقاً با تأمل در آن ميتوان تأكيد و حكم صريح رهبري را براي رسيدگي دقيق به شكايات، بوضوح مشاهده كرد. چگونه است كه جنابعالي با استناد به آن پيام متعارف و معمول رهبري چنين نتيجه ميگيريد كه شوراي نگهبان «جرئت» مخالفت با آن را نداشته است اما بسادگي از اين سخنان و دستورات اكيد رهبري چشم ميپوشيد و حتي كوچكترين اشارهاي هم به آن نميكنيد؟ اتفاقاً اگر بنا به «جرئت نكردن» باشد، شوراي نگهبان ميبايست در مقابل اين سخنان مؤكد رهبري جرئت مخالفت به خود نميداد.
جنابعالي يا اساساً نبايد استناد به مطالب و مواضع رهبري كنيد و لذا مسائل خود را بايد از زاويه ديگري مطرح سازيد يا اگر تصميم گرفتيد از زاويه مواضع رهبري به طرح و اثبات مدعاي خود بپردازيد بايد تمامي آنها را در نظر داشته باشيد. در اين صورت، پرواضح است كه موضع رهبري، نه تنها راه را بر پيگيري قانوني شكايات نبسته بود بلكه پشتوانهاي محكم براي رسيدگي جدي به آنها نيز به حساب ميآمد و اتفاقاً مهندس موسوي با بهرهگيري از همين مسأله ميتوانست با تشكيل يك هيأت كارشناسي قوي و كارآمد و با بهرهگيري از تمامي امكانات موجود مانند دوربينهاي فيلمبرداري براي ضبط جلسات و نيز مراسم بازشماري صندوقها و يا بازبيني تهبرگها و ديگر اقدامات در اين زمينه، قدم در مسير قانوني گذارده و به بررسي يكايك موارد درخواستي خود بپردازد. به فرض كه در اين مسير اشكالات يا كارشكنيهايي صورت ميگرفت. آيا در آن صورت امكان طرح مستند و مستدل اين مسائل با جامعه وجود نداشت؟ آيا به نظر شما واقعاً پيگيري اين مسير و شيوه، منطقيتر و سازندهتر نبود؟ و آيا امروز مهندس موسوي به خاطر رفتار غيرمنطقي و مخرب خود، نبايد عذرخواهي كند؟
6-اشاره جنابعالي به دستگيري برخي افراد و يا بستن و پلمب بعضي دفاتر و امثالهم، ارتباطي به اصل بحث ما كه پيرامون ضرورت قانوني عمل كردن مهندس موسوي جريان داشت، ندارد، هرچند نبايد فراموش كرد كه آقاي موسوي با صدور اطلاعيه ساعت 13و 58 دقيقه روز 23 خرداد خود، زمينه بروز اغتشاش را فراهم ساخت و از بعدازظهر اين روز تحركات آشوبطلبانه آغاز گرديد و حتي از غروب به بعد آتشسوزيهايي نيز در چند منطقه تهران به وقوع پيوست. ايكاش منهدس موسوي با پيگيري شكايات خود ازطريق قانوني، كاري ميكرد كه هيچيك از اين اتفاقات روي نميداد.
جناب آقاي مزروعي، پيش از اين هم گفتهام كه چرخش قدرت در كشور ما موجب شده است تاكنون طيفهاي مختلفي، عهدهدار تشكيل دولت گردند و يا اكثريت مجلس را از آن خود سازند. آيا بهتر نيست همه ما به گونهاي سخن بگوييم و رفتار كنيم كه اگر روزي عهدهدار تشكيل دولت و اداره امور كشور شديم، چنان فرهنگ و رفتار سياسياي بر جامعه و كشورمان حاكم باشد كه بتوانيم از عهده برآييم؟ اميد آن كه به اين نكته، نيك بيانديشيم.
با احترام: مسعود رضائي- 1/9/88
مزروعی :
باسلام ، هرچند همانگونه که قبلا یادآور شدم بنده ادامه این مناظره را مقید و راهگشا نمی دانم چرا هریک از ما با عینک خاص خود به تحلیل مسائل و نتیجه گیری می پردازد . به عبارتی بر موضع پیشینی خود در انتخابات مهرتایید می زند اما به احترام شما ادامه می دهم :
1- در همه نظرات و نکاتی که تاکنون در مورد مسئله انتخابات( که بنابر برداشت من خارج از موضوع مناظره با بنده است چراکه قرارما مناظره بر سر نوشته ها و گفته های بنده بود ونه موضوع انتخابات که بحث محوری شماست ) آورده اید تلاش دارید اعتراض به مخدوش بودن و تقلب در انتخابات را محدود به آقای موسوی کنید در حالیکه این اعتراض محدود به ایشان تنها نبود و دونامزد دیگر هم عین همین اعتراض را داشتند و آنچه باعث پذیرش مخدوش بودن و تقلب در انتخابات شد این بود که بجز نامزدی که پیروز اعلام شد و دولتش بگونه ای متمایز از دولتهای قبلی و درهماهنگی کامل با شورای نگهبان و ناظران انتخابات را برگزار کرد هر سه نامزد دیگر برمخدوش بودن انتخابات و تقلب موضعی مشابه داشتند . حال اگر همه آنچه را شما در باره رفتار آقای موسوی مدعی هستید بپذیریم در باره اعتراض دو نامزد دیگر چه می گوئید؟ بنظرم نوع نگاه انتزاعی شما و تمرکز بر رفتار موسوی جدای از فضای کلی انتخابات به نتیجه گیری ای آنچنانی منجرمی شود که بنظرم تاییدی بر موضع پیشینی شما باشد .
2 - شما به فضا سازی پیش از انتخابات توسط طرفداران آقای موسوی مبنی بر تردید در سالم برگزارشدن انتخابات و تقلب در آن اشاره کرده اید بدون لحاظ آن حافظه تاریخی که چرا این بحث بطور خاص در ایندوره مطرح و فراگیر شد اما باز توجه و تمرکز شما در طرح این موضوع یکسویه است چراکه در جناح مقابل و دریک تبلیغات شدید رسانه ای برپیروزی 24 میلیونی و 64 درصدی احمدی نژاد تاکید و تصریح می شد و بطور خاص شما را ارجاع می دهم به روزنامه ایران ارگان دولت در روزچهارشنبه 20 خرداد ، . البته در شامگاه روز جمعه انتخابات و در هنگامی که هنوز تازه شمارش آراء شده بود سایت های اینترنتی دو روزنامه ایران و کیهان خبر از پیروزی احمدی نژاد دادند ، آیا اینها خود موجب دامن زدن به این موضوع نشد که آقای موسوی ودیگر نامزد ها برداشت کنند که نتیجه انتخابات با میزان رای و درصدش از قبل معلوم شده است و آنها را به این موضع اعتراضی نکشاند؟
3- برای من عجیب است که آورده اید :"اشاره جنابعالي به دستگيري برخي افراد و يا بستن و پلمب بعضي دفاتر و امثالهم، ارتباطي به اصل بحث ما كه پيرامون ضرورت قانوني عمل كردن مهندس موسوي جريان داشت، ندارد " متاسفانه شما دراینجا نیز با نوعی انتزاع تلاش دارید روی موضوعی که علاقه شدید به اثبات آن دارید متمرکز شوید در حالیکه بلافاصله بگیر و ببندهای شامگاه روز شنبه 23 خرداد به بعد را به موضع وعمل قای موسوی نسبت داده اید که بنطرمن این بگیر و ببندها کاملا غیرقانونی انجام شده و توجیه شماهم غیرموجه به لحاظ استدلال عقلانی است چراکه حتی اگر استدلال شما را مبنی بر عمل غیر قانونی موسوی بپذیریم باز استدلال شما کفایت نمی کند و می شود مصداق اینکه گنه کرد در بلخ آهنگری - به شوستر زدند گردن مسگری ! شما مطلع هستید که هیچیک از احزاب اصلاح طلب از جمله مشارکت و ایضا اعضایشان موضعی یا حرکتی در این باره این موضع موسوی تا زمان بازداشت افراد و پلمپ دفتر جبهه نداشتند بنابراین با کدام دلیل و حکم قضایی اقدام به اینکارها شد؟ و آیا خود این اقدامات بردامنه انجام تقلب نیافزود؟ حتی اگر این اقدامات پس از اعلام موضع موسوی توجیه امنیتی داشته باشد از شما پرسیده بودم حمله به ستاد انتخاباتی موسوی در عصر روزجمعه و درحالیکه که هنوز رای گیری در حوزه ها جریان داشت و حملات بعدی در شامگاه همانروز و درحالیکه شمارش آراء در حال انجام بود بچه دلیل انجام شد؟ و چه موضوعی جز انجام تقلب در انتخابات را القاءمی کرد؟ متاسفانه نمی دانم چرا شما اینها را نادیده گرفته اید و هیچ پاسخی بدان نداده اید . در حالیکه اینگونه اقدامات بود که بسیاری از رای دهندگان به موسوی را نسبت به انجام تقلب و اینکه حاکمیت پیشاپیش تصمیم خود را در مورد پبروز انتخابات گرفته است دامن زد.
4- به خوب نکته ای اشاره کرده اید و آنهم توجه به تقدم و تاخررخدادها و موضع گیریهای افراد دست اندرکار و تاثیر گذار است .بنده ضمن موافقت کامل برآن می افزایم که در تحلیل موضوع انتخابات علاوه بر تقدم و تاخر مسائل باید فرآیند و روندی را که طی شد بصورت زنجبره در نظرگرفت و ازاین منظر نمی شود فقط یک اقدام اقای موسوی را درآکواریم نهاد و روی آن متمرکز شد و نتیجه گرفت .موضع آقای موسوی در روز 23 خرداد که شما روی آن تمرکز کرده اید برآمده از زنجیره رخدادها و اطلاعاتی است که ایشان را بدین نقطه رسانده است و فکر نمی کنم که به لحاظ ویژگی های شخصیتی و سابقه ای که ایشان دارد بشود این نتیجه را گرفت که ایشان به قانون آشنا نبوده و با تبعات این موضع گیری را نمی دانسته است اما جدای از این که طبعا شما با آن موافقت ندارید نکته ای که جای بسی اهمیت دارد اینکه چرا این موضع بقول شما غیرقانونی ایشان مورد قبول قشر وسیعی از جامعه قرار گرفت و بصورت یک جنبش اعتراضی با شعار رای من کجاست بروز و ظهور خارجی یافت و تا امروز هم ادامه یافته است . آیا همه اینانی که در این جنبش اعتراضی قرار گرفته اند امثال این بحث ها و استدلال های شما نشنیده اند؟ یاز جدا از کیفیت و کمیت افرادی که در این جنبش اعتراضی قرار دارند چرا که هیچیک را نمی توان دلیل درستی مدعایشان گرفت اما آیا اینکه چرا ادعای تقلب این چنین در جامعه بازتاب و پذیرش یافته است جای تعمق و تامل ندارد؟ وآیا فقط موضع موسوی و نه روند چند ساله اخیر حوادث و وقایع افرادی را به چنین موضعی راهبر نشده است ؟ چرا شما اصرار دارید صورت مسئله را فقط معطوف به انتخابات اخیر وآقای موسوی کنید ؟ آیا در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 همین ادعای تقلب از سوی نامزدهایی همچون کروبی ، معین و هاشمی مطرح نشد؟ وآیا آقای هاشمی بخدا شکایت نبرد؟ راجع به انتخبات مجلس هفتم و هشتم هم ایضا حرف و حدیث های بسیارگفته شد ودر ذهن ماند اما این حافظه تاریخی بود که در این انتخابات با آن فرآیند و روندی که طی شد سربرآورد و انجام تقلب را قابل باور کرد واین آن موضوعی است که باید بررویش تمرکز شود وگرنه ادعای قانونی یا غیرقانونی بودن موضع موسوی نمی تواند محل بحث باشد و اگر ذهنیت افراد معترض مثل سال 84 بود این موضع همانند آنزمان بازتاب و واکنشی نمی یافت .
5 - اما در باره پیام رهبری ، شما بخوبی واقف هستید که موضع و وزن پیام رهبری در عرصه سیاست چگونه است و به ویژه با تفسیری که جناح اصولگرا از جایگاه رهبری دارد . اینکه بنده آوردم وجه قانونی ندارد برای اینکه در قانون انتخابات هیچ جایگاهی برای صدور چنین پیامی تعریف نشده است و سازو کاری که تعریف شده این است که سه روز برای شکایات نامزدها و ده روز برای رسیدگی شورای نگهبان تمهید شده و درنهایت این شورای نگهبان است که باید درباره صحت انتخابات و نتیجه اعلام نظر نماید و البته پس ازاین طیق بند 9 اصل یکصد و دهم قانون اساسی امضای حکم ریاست جمهوری پس از انتخاب مردم با رهبری است . بنابراین وجهی قانونی برای صدور چنین پیامی با توجه به جایگاه و وزن پیام در سپهر و فضای سیاسی آنهم پس از انتخابات نمی توان یافت اما اگر با توجیهات شما بپذیریم که صدور چنین پیامی هیچ اشکال قانونی نداشته و سابقه هم داشته است باز کفایت از موضوع نمی کند برای اینکه می دانیم شکل و محتوای این انتخابات هیچ شباهتی به انتخاباتهای قبلی ریاست جمهوری نداشت هم به لحاظ رقابت و هم مباحث مطرح شده و هم نامزدها و هم شرایط داخلی و بین المللی که کشورمان در آن بسر می برد و بنابراین دراین قضا صدور پیام رهبری القاء کننده این بود که بحث انتخبات تمام و پیروز انتخابات معلوم است وعین این پیام در خطبه نماز جمعه 29 رهبری با غلظت بیشتری تکرار شد . اینکه شما روی جملات پیام متمرکز می شوید و می خواهید نتیجه بگیرید که رهبری روی نتیجه انتخابات موضع نگرفته است چندان محل بحث نیست و ایضا تکیه روی صحبتهای بعدی ایشان ، مهم این است که انتشار پیام ایشان در آنروزمعنایی جزتمام شدن انتخابات و نتیجه را القاء نمی کرد و تلقی غالب این بود که اقدامات بعدی فقط برای نوعی پاسخگویی به معترضان و آرام کردن اوضاع بود و البته موضع رهبری در نمازجمعه آب پاکی را روی دست معترضان ریخت .
5- در باره اینکه شورای نگهبان جرئت اعلام نظری خلاف نظر رهبری را ندارد شما یک مورد نشان دهید که این شورا خلاف نظر رهبری اعلام نظر کرده باشد ؟ بماندکه اکثریت این شورا هم با نتیجه اعلام شده پیشاپیش اعلام نظر کرده بودند وطرفهای معترض کمترین اعتماد و اطمینانی به رسیدگی قانونی و عادلانه توسط این شورا نداشتند.
6- آخرین نکته : از نظر من در کشور زندگی حقوقی به مفهوم واقعی جریان ندارد که بشود یقه کسی و از جمله آقای موسوی را گرفت که چرا قانونی عمل نکرده است و در ایران متاسفانه زندگی غریزی جریان دارد و در این نوع زندگی اصل بر قاعده حق با غالب است می باشد و اگر توسط حاکمیت به قانونی تمسک و توسل می شود فقط و فقط در ارتباط با این قاعده است و لاغیر! شما ببینید که هرکجا پای حقوق شهروندی و ملت در میان می آید اصلا و ابدا حاکمیت بدان توجه ندارد و براحتی زیر پا می نهد و نمونه اش همین که به هیچ عنوان اجازه راهپیمایی و تجمع اعتراضی به هیچ قشر و گروهی در هیچ موردی نمی دهد . قبلا هم از شما سئوال کردم و بی پاسخ گذاشتید و آن اینکه آیا شهروندان حق اعتراض دارند یا نه؟ و اگر دارند اینرا به چه شکل و صورتی باید بیان کنند؟ فراموش نکنیم که در استبدادی ترین حکومتها راهپیمایی و تجمع و...موافقان برگزار و تشویق می شود اما معیار و محک مردمسالاری و آزادی فضایی است که بروی منتقدان و معترضان و مخالفان باز می شود، شما یه ینده بگ.ئید کدام منتقد و معترض و مخالفی توانسته است در این نظام جان سالم بدر برد ؟ و دچار هزینه و دردسر نشود؟ اصلا ادعای آقای موسوی نادرست و بقول شما غیرقانونی ، اما آیا حاکمیت باید صدای اعتراض این مردمی را که به خیابان آمده اند را بشنود یانه؟ و آیا قریاد اعتراض اینان را باید با بگیر و ببند و گلوله و زندان و...پاسخگو باشد ؟ وایا...
این مناظره در آدرس اینترنتی سایت شخصی آقای مزروعی ادامه دارد.