مديرمسئول محترم روزنامه ايران با سلام مقتضي است دستور فرماييد جوابيه ذيل وفق قانون مطبوعات در پاسخ به مطلبي كه آقاي عباس سليمي نمين در پاسخ به جوابيه دانشگاه آزاد اسلامي در روزنامه مورخ ۲۰ اسفندماه ۱۳۸۶ درج كرده است، چاپ شود. ۱- واضح و مبرهن است آقاي سليمي نمين، عنايت چنداني به پاسخ دانشگاه آزاد اسلامي بذل ننموده و باز هم به فرافكني هاي شناخته شده ژورناليستي متوسل شدند، اين درحالي است براي فردي كه خود را مدير دفتر مطالعات و تدوين تاريخ ايران مي داند، زيبنده نيست از روش هاي دم دستي و كم مايه براي موجه جلوه دادن نقطه نظرات خود استفاده نمايد و به علاوه از امتيازاتي كه روزنامه ايران در اختيار وي قرار داده است كه پيشاپيش از متن جوابيه دانشگاه آزاد اسلامي مطلع شود و پاسخ خود را همزمان با جوابيه مزبور در روزنامه درج نمايد، برخوردار گردد و بدين ترتيب، ذهن مخاطبان را نسبت به واقعيات مرتبط با اظهارات ايشان، مشوش نمايند. چه خوب بود مسئولان اين روزنامه، اين رويه را براي ديگران هم تجويز نمايند تا صدق و صحت روند اطلاع رساني شان احراز گردد. ۲- نامبرده باز هم با بافتن آسمان و ريسمان، كوشيده است تا چنين وانمود سازد كه دانشگاه آزاد اسلامي از حيطه نظارت مجلس شوراي اسلامي خارج است و بدون اين كه شواهد و مداركي را براي ادعاي خود ارائه دهد، صرفاً با طرح يك درخواست مشخص، به زعم خود كوشيده است تا توپ را به زمين دانشگاه بيندازد و با عوام فريبي هرچه تمامتر، عدم دريافت پاسخ را به منزله نشانه اي از «مفسده مديريتي» بنماياند و با طرح ادعاي موهوم و گنگ درباره «عملكردهاي پنهان» دانشگاه آزاد اسلامي، بخشي از نگرش توطئه محور خود را آشكار سازد. ۳- حال اهل نقد و نظر خود قضاوت كنند، اعتراض و انتقاد نامبرده از كدام جنس است از جنس نقد و نظر است و يا فرافكني و عوام فريبي است به علاوه بايد پرسيد كدام اصل نقد و نظر را سراغ داريد كه اين گونه در خدمت كساني قرار گيرد كه سابق بر اين در پوشش همين نقطه نظرات بي پايه، ناقص و كذايي، كوشيدند تا بر منزلت علمي و آموزشي دانشگاه خلل وارد نمايند و دست بر قضا، آقاي سليمي نمين، همان ها را دوباره، آن هم به زعم وي، از جايگاه اهل نقد و نظر، تكرار كرده است. ۴- طرح ادعاي مربوط به ايجاد مفسده اي در بخشي از مديريت كشور، البته ادعايي است كه كمتر كسي جرات بيان آن را دارد. حال بايد ديد آقاي سليمي نمين از چه مواهبي برخوردارند كه به ايشان اجازه مي دهد كه به راحتي، چنين ادعايي را كه در بطن خود شامل تهمت و افترا به هزاران مدير انقلابي و شايسته اين مرز و بوم است مطرح سازد. نكته پاياني اين كه ادعاها و اظهارات آقاي سليمي نمين، واجد نكته تازه و راهگشايي نبوده و قبلاً از زبان كسان ديگري كه حتي لحظه اي از كسوت سياسي و جناحي خارج نشدند تا دستاوردهاي مهم دانشگاه آزاد اسلامي در عرصه نظام آموزش عالي كشور را مشاهده كنند، شنيده شده بود. بدين لحاظ پاسخگويي به اظهارات ايشان، هرچند اين ترديد را با خود داشته است كه بتواند وي را متقاعد كند، اما فرصت مغتنمي براي جامعه فراهم گرديد تا با سطح و محتواي استدلال هاي اين جمع آشنايي پيدا كنند.
پاسخ عباس سليمي نمين به دانشگاه آزاد
مفسدههاي مديريتي براي هميشه پنهان نخواهد ماند
مدير مسئول محترم روزنامه ايران
باسلام، نويسنده محترم اما مجهول دانشگاه آزاد قطعاً اگر رياست آن نباشد عليالقاعده محتواي جوابيهها و نحوه بيان آن ميبايست به تائيد وي رسيده باشد، بنابراين مناسب است دستكم در ادامه، اين مباحث سنخيتي با محيط علم و دانش و معرفت داشته باشد. وقتي خوانندگان در يك متن چهل و يك خطي منتسب به يك دانشگاه با واژههايي چون: «فرافكنيهاي شناخته شده ژورناليستي»، «براي فردي كه خود را مدير دفتر مطالعات... ميداند»، «روشهاي دمدستي و كم مايه»، «با بافتن آسمان و ريسمان (البته مراد آسمان و ريسمان كردن است)»، «عوامفريبي هرچه تمامتر»، «با طرح ادعاي موهوم و گنگ»، «بخشي از نگرش توطئه محور خود را آشكار سازد»، «فرافكني و عوامفريبي»، «كدام اهل نقد و نظر را سراغ داريد كه اينگونه در خدمت كساني قرار گيرد كه سابق بر اين در پوشش همين نقطه نظرات بيپايه، ناقص و كذايي» و... مواجه ميشوند آيا براستي اين تصور در آنها شكل ميگيرد كه با متني از جانب مديريت يك مجموعه آموزشي روبرويند؟
البته اينجانب با علم به اين كه ورود به عرصه مقابله با آفات ريشه يافته چه ميزان هزينه دارد درصدد برآمدهام تا حقايق پشت صحنه مديريت مادامالعمري رياست دانشگاه آزاد را براي جامعه روشنتر سازم. تصور ميكنم براي اهل نظر كاملاً روشن است كه در اين مباحث قلمي هرگز روي سخن با اساتيد و دانشجوياني نيست كه در چارچوب ضوابط و مقررات به تدريس و تحصيل در اين دانشگاه ميپردازند بلكه روابط پنهانياي مد نظر است كه اين جسارت را به مديريت اين مجموعه اعطا ميكند تا حاكميت قانون و در راس همه آنها نظارت مجلس را برنتابد. متأسفانه در طول نزديك به سه دهه مديريت انحصاري بر اين دانشگاه، گريز از قانونمندي نهادينه شده و قدرت كاذبي را رقم زده است.
با وجود اينكه در توضيحات قبلي به طور مستند اظهارات رئيس هيئت تحقيق و تفحص در مورد همكاري نكردن مديريت دانشگاه آزاد نقل شد و اينكه در نهايت رياست محترم مجلس نيز ناچار از پذيرش توقف بررسي عملكرد اين دانشگاه گرديد، متاسفانه جوابيه نويس اين دانشگاه مستندات خود را در مورد اين ادعا كه همكاري لازم با هيئت تحقيق و تفحص به عمل آمده است را ارائه نداد. همچنين در مورد ادعاي بديع عدم وجاهت قانوني نامه رسمي رئيس كميسيون تحقيق و تفحص مبني بر همكاري نكردن دانشگاه آزاد ادلهاي ارائه نشد. البته از پيش مشخص بود كه به چه دليلي چنين ادعاهايي مطرح ميشود والا توقف تحقيق و تفحص خود متقنترين سند و بهترين گواه بر اين واقعيت است كه دانشگاه آزاد با بهرهگيري از مناسبات پشت صحنه، نظارت مجلس را به چالش كشيده و به آن تن نداده است. گويا مديريت اين دانشگاه تصور كرده است با استفاده از مناسبات ميتواند حتي واقعيتهاي ثبت شده در بالاترين مرجع قانونگذاري را نيز تغيير دهد. مستندات مجلس هفتم و آنچه كه در رسانهها مضبوط است به وضوح بيانگر اين واقعيت است كه تحقيق و تفحص از دانشگاه آزاد به بنبست رسيد و به همين دليل مجلس نتوانست گزارشي از مناسبات پنهان اين دانشگاه تهيه و به محضر ملت ارائه دهد.
نكته قابل تأمل در اين بحث براي خوانندگان اين است كه چگونه رياست دانشگاه آزاد منتقدين عملكرد جسارتآميز خويش را در برابر مجلس مورد انواع اتهامات قرار ميدهد اما در عين حال دليل ديگري نيز براي توقف تحقيق و تفحص جز همكاري نكردن خود ارائه نميدهد. از آنجا كه همگان بر اين امر واقفند كه بررسي عملكرد پنهان اين دانشگاه توسط مجلس به سرانجام نرسيد، اگر عامل اين توقف خوف دارندگان مناسبات پنهان نبوده، پس به وضوح و مستنداً روشن سازند دليل متوقف ماندن تحقيق و تفحص چه بوده است؟
اما در مورد اينكه كدامين مناسبات پنهان موجب ميشود تا دانشگاه آزاد نظارت قانونمند نمايندگان ملت را برنتابد اينجانب مستند به اظهارات جوابيهنويس اين دانشگاه، اعطاي مدارك كارشناسي ارشد و دكتري به بعضي افراد ذينفوذ در سه قوه ازجمله برخي وزرا، نمايندگان مجلس، مقامات قضايي و ... را راهكاري رايج شده عنوان نمودم. در پاسخ به ريشهيابي اين مفسده مديريتي گفته شده است: «طرح ادعاي مربوط به ايجاد مفسدهاي در بخشي از مديريت كشور، البته ادعايي است كه كمتر كسي جرأت بيان آن را دارد، حال بايد ديد آقاي سليمينمين از چه مواهبي برخوردارند كه به ايشان اجازه ميدهد كه براحتي، چنين ادعايي را كه در بطن خود شامل تهمت و افترا به هزاران مدير انقلابي و شايسته اين مرز و بوم است مطرح سازد.»
در اين فراز، نويسنده محترم جوابيه دانشگاه آزاد معترف است كه اينجانب سخن ديگران را تكرار نكردهام و برخلاف آنچه در ساير فرازها سعي شده مرا با تعبير به خدمت ديگران درآمدن!! تحقير كند، اذعان دارد كه كمتر كسي جرأت داشته است از چنين مفسدهاي در مناسبات پنهان اين دانشگاه سخن به ميان آورد. در اين زمينه همچنين بايد يادآور شد كه براي انجام امر خلافي چون مقاومت در برابر نظارت نياز به برخورداري از مواهب است نه براي بيان يك سخن حق. در چارچوب شكلگيري مناسبات ناسالم است كه افراد به دنبال اينگونه مواهب ويژه ميروند. اما سخن گفتن از يك مفسده مديريتي پيشنيازي جز آلوده نبودن به مناسبات ناسالم نميطلبد. اگر دانشگاه آزاد مدعي است كه اينجانب با طرح مفسده مديريتي كه دانشگاه آزاد بنيانگذار آن بوده به وزرا و نمايندگان و... تهمت و افترا زدهام، چرا هويت شخصيتهاي مرتبط با خود را كه مدعي است به آنان اسائه ادب شده، مشخص نميسازد. در توضيحات قبلي به تفصيل بيان شد كه چگونه مديريت دانشگاه آزاد براي برخورداري از مواهب پنهان، برخي از مديران برجسته كشور را مديون خويش ساخته است. بدون شك هماكنون برخي افراد داراي موقعيت سياسي، حفظ شخصيت اجتماعي خود را در گرو تداوم مديريت مادامالعمري رياست اين دانشگاه ميبينند زيرا در صورت تغيير مديريت يا به فرجام رسيدن تحقيق و تفحص در آن، چگونگي دكترا گرفتن آنان و برخي مناسبات ديگر روشن خواهد شد. دانشگاه آزاد براي خاموش كردن دلسوزان سلامت مديريت كشور، وارد شدگان به حلقه مناسبات پنهانش را انقلابي ميخواند اما بايد پرسيد وزيري كه با سوءاستفاده از موقعيت شغلي خود و البته به كمك مديريت دانشگاه آزاد، به جاي خدمت به مردم درصدد تكميل نواقص شخصيتي خويش برميآيد از كدام ويژگي انقلابي برخوردار بوده است؟
چرا دانشگاه آزاد ليست اين شخصيتهاي برجسته(!) را منتشر نميسازد تا مردم خود در اين باره كه اين افراد سؤاستفادهچي بودهاند يا انقلابي به قضاوت بنشينند؟ اگر فردي قصد داشته به طور واقعي به تحصيلات عاليه پرداخته و مدرك دكترا بگيرد چرا مسئوليت خطير يك وزارتخانه را پذيرا شده است؟ همانگونه كه قبلاً نيز اشاره شد، يا مدارك اعطايي به چنين وزاريي صوري بوده است تا حلقهاي از مناسبات ناسالم گردند و يا آنكه به امور مردم اهتمام ورزيده نشده و در دوره چهارساله وزارت با سؤاستفاده از امكانات وزارتي به درس و بحث پرداخته شده است. طبعاً رئيس دانشگاه آزاد با اتكاء به مواهب نفوذ چشمگير چنين افرادي توانست بسياري از مشكلات و مسائل خود را همچون فاش شدن شبكه فروش سئوال در اين دانشگاه پشت سر گذارد و تصور كند حتي نظارت مجلس را نيز ميتواند ناديده گرفته و براي هميشه مناسبات پنهان را مكتوم دارد.
با تشكر
مدير دفتر مطالعات و تدوين تاريخ ايران
عباس سليمينمين