آدرس: تهران - خيابان جنت آباد جنوبی - كوچه ریاحی- پلاك 55 - واحد 1- دفتر مطالعات و تدوين تاريخ ايران. تلفن: 44617615 فكس: 44466450 ايميل: i n f o @ i r h i s t o r y .ir
چهارشنبه ۵ ارديبهشت ۱۴۰۳
  
      
 
 جستجو  
 عضویت در خبرنامه  - لغو
  
 
     يادداشتها و مقالات:  
 
 
جناب آقاي سعيد حجاريان
  تاريخ: يكشنبه ۲۶ تير ۱۳۸۴
نام نویسنده: عباس سليمي‌نمين
 
    جناب آقاي سعيد حجاريان
با سلام و آرزوي سلامتي كامل براي جنابعالي انتشار گفتگوي شما با روزنامه شرق (5/5/84) مرا بر آن داشت تا نكاتي را برادرانه و از سر خير خواهي خدمتتان عرضه دارم.
1- جنابعالي كه خود را در جايگاه يك تئوري پرداز قرار مي دهيد علي القاعده بر اين امر واقفيد كه تقويت فرهنگ پيروزي و شكست در جريانات سياسي كشور ، ضرورتي انكار ناپذير مي نمايد. زيرا همانگونه كه پيروزي در رقابتهاي سيساي نبايد ما را مغرور و از خود بيخود كند ، شكست سياسي نيز نبايد موجب تشديد اعوجاجات فكري و رفتاري گردد. لذا انتظار بود كه جنابعالي در اين مصاحبه ابتدا به ريشه يابي دقيق علت شكست جريان سياسي اي كه به آن تعلق داريد مي پرداختيد ، سپس برنامه هاي آتي خود را براي ترميم وجهه دوستانتان ارائه مي داديد.رعايت اين تقدم و تاخر را نه از اين جهت توصيه مي كنيم كه يك بار ديگر يادآور ناكامي شما و طيف همفكرانتان باشيم بلكه به كارگيري اين روش را براي بهبود موقعيت شما در افكار عمومي موثر مي دانيم.
2-  تاكيد شما بر شكل گيري جبهه دموكراسي خواهي بدون اين كه حتي اشاره اي به نقدها و اعترافات برخي از دوستانتان مبني بر دور شدن از مردم و تمركز توجه به روشنفكران محفلي ، در واقع نوعي اصرار بر اعوجاجات گذشته به حساب مي آيد. همان گونه كه به خوبي واقفيد " جبهه دموكراسي خواهي " تابلويي مشخص براي نيروهاي وابسته به غرب در كشورهاي مستقل از آمريكا به حساب مي آيد. برافراشتن اين نشان ، نه تنها موجب خوشبيني مردم نسبت به تجمع كنندگان گرد چنين شاخصه هايي نخواهد شد بلكه موجب نوعي بي اعتمادي عامه حتي قشر متمايل به فرهنگ غرب خواهد بود زيرا از ديدگاه آنان نيز بين وابستگي و گرايش فرهنگي تمايز وجود دارد. در تاريخ معاصر ايران هر گاه در جرياني كمترين گرايش سازماني به بيگانگان مشاهده شده است ملت ما فارغ از هر نوع گرايش و سليقه اي با ترديد به آن نگريسته اند و همين امر نيز موجب ناكامي ، انزوا و اضمحلال كامل آنان شده است. با عنايت به اين تجربه گرانسنگ تاريخي ، جاي تعجب است كه به جاي تصحيح عملكردها خود را در مسير دوري از مردم و اتكاي روز افزون به قدرتهاي داراي سابقه سلطه بر ايران قرار مي دهيد.
3- عدول شما از جمهوريت در اين مصاحبه : ‌« ممكن است ما هيچ گاه به جمهوريت نرسيم و مثل انگليس كه حكومت مشروطه دارد ، ما در اين مشروطه متوقف شويم ، اين مهم نيست. آنچه براي ما مهم است دموكراسي است . جمهوري يا مشروطه مهم نيست.» ، دو احتمال را در پيش روي صاحب نظران سياسي قرار مي دهد. اول آنكه چنين عدولي ، از ملزومات تلاش براي در اختيار گرفتن پرچم جبهه دموكراسي خواهي به شمار مي آيد زيرا وابستگان سنتي به غرب در ايران ، دراي شاخصه اي هستند كه نمي توان آن را ناديده گرفت كما اينكه پيش از اين نيز برخي جريانات مدعي دموكراسي خواهي ، با قرار گرفتن در چنين مسيري ، چاره اي جز پيوند خوردن با جريان ستي وابسته به غرب در پيش روي خود نديدند. هر چند كه حتي اين ميزان از چرخش در مواضع سياسي و فكري نيز بر آن كه آنان به عنوان آلترناتيو غرب در ايران برگزيده شوند ، موثر نيفتاد. و اما احتمال دوم آن كه براي كاستن از تبعات شكست ، تخفيف اعتبار راي مردم – يعني همان جمهوريت -  در دستور كار قرار گرفته است . لازم به يادآوري است كه بعد از پيروزي دوستان شما در انتخابات دوم خرداد 76 ، جريان شكست خورده به دو طيف تقسيم شد. يك طيف در صدد تصحيح عملكرد خود برآمده و طيف ديگر شعار اصالت با «خلافت» است را به منظور زير سئوال بردن راي مردم مطرح ساخت. در آن ايام شما و دوستانتان در دفاع از جمهوريت تا بدانجا پيش رفتيد كه چنين وانمود مي شد كه اصالتي براي اسلاميت نظام قائل نيستيد . اكنون عدول از جمهوريت بر مبناي هر يك از احتمالات فوق صورت گرفته باشد ، از ديدگاه مردم ، تشديد اعوجاجات سياسي و فكري دوستان شما قلمداد خواهد شد.
4- در اين مصاحبه اين توهم در شما پيدا شده است كه قادر خواهيد بود از رقابتهاي سياسي درون نظام ، بهره گرفته و برخي از چهره هاي سياسي با سابقه چون آقاي هاشمي رفسنجاني و آقاي كروبي را به وادي اي بكشانيد كه در كشاندن آقاي خاتمي به آن وادي ناكام مانديد، همانگونه كه خود معترفيد :«آقاي خاتمي نپذيرفت كه ليدر اين جنبش شود. من به او پيشنهاد كردم كه بيايد و ليدر اين جنبش شود اما او نپذيرفت.» اكنون چگونه انتظار داريد شخصيتهاي به مراتب كار كشته‌تر در عرصه سياسي، پايگاه مردمي خود را رها ساخته و دل به حمايت محافل روشنفكري ببندند.
5- جنابعالي خبر از تغيير دبير كل جبهه مشاركت به عنوان حركتي اصلاح‌طلبانه، داديد: «مشاركت بايد از خودش اصلاح را آغاز كند و به قولي خود را بتكاند.» چگونه انتظار داريد مردم اين تغيير را حركتي اصلاح‌طلبانه تلقي كنند حال آن كه جامعه ما تجربه عملكرد فرصت‌طلبانه حزب كارگزاران سازندگي نسبت به منسوبين آقاي هاشمي‌رفسنجاني را هرگز فراموش نكرده‌اند. در آن ايام براي خانم فائزه هاشمي، نقشي ليدر گونه در پارلمان رقم زده شد تا مطامع سياسي مورد نظر يك تشكل حسابگر، تأمين گردد. اكنون نيز سرنوشت آقاي محمدرضا خاتمي كه قبل از انتخابات وي به دبير كلي حزب مشاركت، كمترين تجربه سياسي در صحنه عمل نداشت، تكرار همان است كه در مورد خانم فائزه هاشمي نيز شاهد بوديم. مسلماً اين‌گونه استفاده‌هاي ابزاري از انسانها تا پايان تاريخ مصرف آنها، نه تنها از نگاه مردم حركتي اصلاح‌طلبانه به حساب نمي‌آيد بلكه اقدامي فرصت‌طلبانه به منظور سوءاستفاده از شرايط سياسي و تحكيم پايه‌هاي تبارگرايي در ساختار سياسي قلمداد خواهد شد.
جناب آقاي حجاريان
در گفتگوي جنابعالي با روزنامه شرق، نكات فراوان ديگري براي پرداختن به آنها وجود دارد كه اينك به همين مقدار بسنده مي‌كنم اما اميدوارم روزنامه شرق با سعه صدر و ايجاد فضاي لازم براي تبادلات فكري، امكان بحثهاي مفصل‌تري را فراهم سازد كه حاصل آن رويكرد تمامي جريانات سياسي به قدرت مردم به عنوان گسترده‌ترين و سالم‌ترين تكيه‌گاه، باشد.

 
     
 
 
      ديدگاهها:  
 

پست الکترونيک:



حروف عکس را با رعایت بزرگ و کوچکی حروف تایپ کنید

 
بازگشت

 






info[at]irHistory.ir Copyright All right Reserved